از علی به سید جاسمسید جان به گوشی برادر؟ ۱۳بهار از عمر باطراوتش می گذشت که آن سوتر صدام سودای اشغال این آب و خاک را در سر می پروراندودر نهایت شهرهای مرزی سرزمینم ایران را زیر آتش سهمگین سلاح های سبک و سنگین قرار داد اما سید جاسم نوجوانشجاع بودو دلیرجزایر سحرانگیز مجنوندشت آزاده […]

از علی به سید جاسم
سید جان به گوشی برادر؟

۱۳بهار از عمر باطراوتش می گذشت

که آن سوتر صدام سودای اشغال این آب و خاک را در سر می پروراند
ودر نهایت شهرهای مرزی سرزمینم ایران را زیر آتش سهمگین سلاح های سبک و سنگین قرار داد

اما سید جاسم نوجوان
شجاع بودو دلیر
جزایر سحرانگیز مجنون
دشت آزاده ی آزادگان
و جزیره زیبای مینو
تمام رشادت هایش را بخاطر دارد
حالا برای خودش مردی شده بود
فرمانده گردان امام علی
خستگی برایش معنا نداشت
همگان مجذوب سیمای مهربان و خلق نیکویش بودند
آن روز اما در صحنه نبرد
بویی عجیب در فضا پیچید
سرفه امانش را گرفته بود
ترکش شیمیایی سوغات سید جاسم
از جنگ نابرابر بود
نفس های راحتمان را
مدیون نفس های گرفته و سرفه های بی امان سید جاسم ها هستیم و خواهیم بود

گویندگان: فاطمه قائمی فر/ محمد نوروزی

تهیه کننده: پایگاه خبری شهید یاران