مدرّس نهج البلاغه گفت: زن، زندگی و آزادی جزو واژه ها و مفاهیم با ارزشی هستند که در قرآن کریم و احادیث اهل بیت(ع) در چارچوب عقلانی و وحیانی و منطقی تعاریف مطلوبی دارند که اگر از این چارچوب خارج شوند مفاهیم منفی و گناه آلودی را به خود اختصاص خواهند داد و دشمن حقیقی […]
مدرّس نهج البلاغه گفت: زن، زندگی و آزادی جزو واژه ها و مفاهیم با ارزشی هستند که در قرآن کریم و احادیث اهل بیت(ع) در چارچوب عقلانی و وحیانی و منطقی تعاریف مطلوبی دارند که اگر از این چارچوب خارج شوند مفاهیم منفی و گناه آلودی را به خود اختصاص خواهند داد و دشمن حقیقی و مجازی دنبال همین است که باید هوشیار باشیم.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران،حجتالاسلام ایمان شکیبایی مدرّس نهجالبلاغه در گفتمانی دانشجویی به تبیین ساحت آزادی انسان بر محور نهجالبلاغه پرداخت و گفت: دایره آزادی در اسلام بسیار وسیع و گسترده است منتهی آزادی به معنای رهایی، استبداد، استعمار، شورش و اغتشاش نیست، بلکه آزادی اسلامی به معنای آزادی عقلانی و منطقی است که برگرفته از آموزه های انسان ساز قرآن کریم و احادیث نورانی اهل بیت(ع) است.
در نهج البلاغه مفهوم آزادی بطور کلی بر سه بخش قابل تقسیم است: آزادی فطری، اجتماعی و معنوی؛ در آزادی فطری، خداوند در خلقت انسان، اصل را به جای إعمال مالکیت و ولایت قهری، بر آزادی فطری انسان ها قرار داده است، امیرالمومنین(ع) در فرازی از نامه ٣١ می فرمایدلا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حُرّا، خدا به بنده هایش آزادی فطری را عنایت فرموده، لذا هیچ فردی حق ندارد دیگری را به بندگی و اسارت خود درآورد، آزادی اجتماعی چیست؟ منظور از این آزادی، برابری اجتماعی است که زیربنای آزادی فردی به حساب می آید و بر اساس قراردادهای اجتماعی وضع شده است، ویژه خواری و امتیاز طلبی از منافع اجتماعی، یک رویکرد استبدادی است که در مقابل آزادی اجتماعی قرار می گیرد، حضرت در نامه ۵٣ به مالک اشتر می فرماید: ای مالک، مردم یا در دین با تو برادرند یا در آفرینش همانند تو هستند، خودت را تافته جدا بافته فرض نکنی.
سومین مورد آزادی معنوی است، این نوع آزادی عموماً در ادیان الهی و حتی غیرالهی مطرح است و در نهج البلاغه تحت عنوان تقوا بیان شده است، امیرالمومنین(ع) در فرازی از خطبه ٢٣٠ به این مهم اشاره فرموده اند: تقوای الهی (آزادی معنوی) کلید هر راه راست است، بدون تقوا انسان اندوخته ای برای آخرت ندارد. بدون تقوا بشر آزادی ندارد. انسان باید از ناحیه روح خودش آزاد باشد تا بتواند به دیگران آزادی بدهد.
انواع آزادی در دوران حکومت امیرالمومنین(ع)پرداخت.
١)آزادی عقیده
خودِ این مورد با توجه به معارف نهجالبلاغه اقسامی دارد که عبارتند از: آزادی در داشتن عقیده، آزادی در بیان عقیده، آزادی از تفتیش عقیده، آزادی از تحمیل عقیده در حکومت علوی، آزادی های فوق محترم شمرده شده است، آن حضرت دفاع از حقوق اقلیت های دینی را همانند دیگر مسلمانان بر خود لازم می دانستند،خطبه ٢٧ را ملاحظه بفرمایید؛ حادثه شهر انبار در دیدگاه آن حضرت فاجعه تلقی شد و برای دفاع از حقوق زنی غیر مسلمان سخنانی فرمود که نظیر تعابیر آن را کمتر می توان سراغ گرفت. همچنین خطبه های ۶، ۵٨ و ٩٣را ملاحظه بفرمایید؛ امیرالمومنین(ع)خوراج را که مردمی خشن، کوته نظر، متحجر و دارای عقیده ای فاسد و خطرناک بودند در بیان عقیده خود آزاد گذاشت.
شهید مطهری می نویسد حضرت با خوارج در منتهی درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد؛ زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد، آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خود و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو می شد. منتهی موقعی که فتنه گران عملاً به مبارزه با آن حضرت برخاستند پس از یأس کامل از تأثیر نصایح خود و یارانش، با آنان وارد جنگ شد و چشم فتنه را کور کرد.
٢)آزادی قلم و بیان
امیرالمومنین(ع)در فرازی از خطبه ٢١۶می فرماید:گمان مبرید اگر حقّی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم؛ زیرا کسی که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن برایش دشوارتر خواهد بود، پس، از گفتن حق یا مشورت در عدالت خودداری نکنید؛ زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی دانم.
آن حضرت در فرازی از نامه ۵٣ خطاب به مالک اشتر فرمودندبرای کسانی که به تو نیاز دارند،زمانی معین کن که در آن فارغ از هر کاری به آنان بپردازی.برای دیدار با ایشان به مجلس عام بنشین، مجلسی که همگان در آن بتوانند حاضر شوندو، بخاطر خدایی که آفریدگار توست، در برابرشان فروتنی کن و بفرما تا سپاهیان و یاران و نگهبانان و پاسپانان به یک طرف بروند،تا سخنگویشان بی هراس و بی لکنت زبان سخن خویش را بگوید.که من از رسول الله(صلی الله علیه و آله) بارها شنیدم که می گفت: پاک و آراسته نیست امتی که در آن امت،زیردست نتواند بدون لکنت زبان حق خود را از قوی دست بستاند.پس تحمل کن درشتگویی یا عجز آنها را در سخن گفتن و تنگ حوصلگی و خودپسندی را از خود دور ساز تا خداوند درهای رحمتش را به روی تو بگشاید و ثواب طاعتش را به تو عنایت فرماید.
٣)آزادی در عمل
امیرالمومنین(ع)در فرازی از نامه ۴ مردم را در شرکت کردن یا نکردن در جنگ های تحمیل شده، آزاد گذاشته و می فرمود:آنکه به اکراه همراه تو به نبرد می آید،غیبت او بهتر از حضور اوست و در خانه نشستنش،بهتر است از به یاری برخاستنش.
۴)آزادی در انتخابات
آن حضرت در خطبه ٢٢٩در رابطه با هجوم مردم جهت بیعت فرمود:دستم را گشودید و من آن را بستم، دستم را کشیدید و من آن را نگه داشتم سپس، بر من هجوم آوردید انگار که شتران تشنه در نوبت آب خوردن به آبگیرها هجوم آورده اند، چندان که بند کفش برید و ردا از دوش افتاد و ناتوان در زیر پاها مالیده شد. خوشحالی مردم در بیعت با من به حدی رسید که کودکان، شادمانه و پیران، لنگان و لرزان و بیماران با درد و رنج فراوان و دوشیزگان، بی نقاب به سوی من شتافتند.
۵)آزادی احزاب
در دوران حکومت حضرت،مخالفین ایشان در قالب تشکل هایی مشابه احزاب امروزی فعال بوده که نمونه بارز آن خوارج بودند. نکته مهم اینجاست که امیرالمومنین(ع)تا زمانی که مخالفین اقدام مسلحانه نکردندو قصد براندازی حکومت آن حضرت را نداشتند، با اجتماعات و تشکل های آنان مقابله نمی کردند بلکه سعی داشتند آنها را تحمل و هدایت کنند.
خطبه ٢١۶ در این زمینه عبارات قابل تأملی دارد.
۶)آزادی اقتصادی
آزادی اقتصادی مصادیق متعددی در جامعه امروز دارد؛ عدم اجبار مردم به کاری که دوست نمی دارند به معنای آزادی در انتخاب شغل است و از این قبیل آزادی ها.
امیرالمومنین(ع)در نامه ۵٣خطاب به مالک اشتر می فرماید:هیچ وسیله ای برای جلب اعتماد والی به وفاداری رعیت بهتر از نیکوکاری به مردم و تخفیف مالیات و عدم اجبار مردم به کاری که دوست ندارند نمی باشد، پس در این راه آن قدر بکوش تا به وفاداری رعیت خوش بین شوی که این خوش بینی رنج طولانی مشکلات را از تو برمی دارد، در رابطه با آزادی اقتصادی می توان به فرازی از نامه ٢۵ هم اشاره کرد که حضرت می فرماید:مأمورین اقتصادی جهت جمع آوری مالیات مردم را نترسانند و با زور به زمین و خانه کسی وارد نشوند، در سلام و مهربانی و ملاطفت با مردم پیشی بگیرند و در نهایت با توافق و میل مردم زکات أخذ شود.
وی در پایان ضمن محکومیت اغتشاشات و فتنه گری های اخیر به شعار زن، زندگی و آزادی بی حد و حصر اشاره کرد و گفت: این سه واژه جزو واژه ها و مفاهیم باارزشی هستند که در قرآن کریم و احادیث اهلبیت در چارچوب عقلانی و وحیانی و منطقی تعاریف مطلوبی دارند که اگر از این چارچوب خارج شوند مفاهیم منفی و گناه آلودی را به خود اختصاص خواهند داد و دشمن حقیقی و مجازی دنبال همین است که باید هوشیار باشیم.
Sunday, 27 October , 2024