فرهاد قائمیان معتقد است که کار هنرهای نمایشی ایجاد تفکر و شناساندن مسائل اجتماعی، عرفانی، روانشناسی و جامعهشناختی است. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، فرهاد قائمیان اظهار کرد: نتوانستیم سطح توقع مردم و نیازهای روحی و فکری آنها را برآورده کنیم، برای همین کمی از نمایش دور شدهاند. «خندستان» میتواند یکی از جشنوارههایی […]
فرهاد قائمیان معتقد است که کار هنرهای نمایشی ایجاد تفکر و شناساندن مسائل اجتماعی، عرفانی، روانشناسی و جامعهشناختی است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، فرهاد قائمیان اظهار کرد: نتوانستیم سطح توقع مردم و نیازهای روحی و فکری آنها را برآورده کنیم، برای همین کمی از نمایش دور شدهاند. «خندستان» میتواند یکی از جشنوارههایی باشد که به آسیبشناسی و تعاریف طنز و کمدی برسد و پیشرفتی را در این زمینه داشته باشد.
این هنرمند در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا ذائقه مخاطب در مشاهده تئاتر کمدی به سمت تئاتری که فقط هدف آن خنده است تغییر کرده است، توضیح داد: فقط ذائقه تغییر نکرده بلکه طوری شده که پسرفتی در این زمینه وجود دارد؛ مردم به این فکر نمیکنند که این کار را باید کنار بگذارند چون نمایشی اصولی روی صحنه نمیرود، پس میگویند این کار را میبینم و میخندم؛ یعنی مردم بهترین متفکرانند.
با توجه به اینکه از هر قشری بهترینها را داریم که همانها کارها را داوری میکنند، بنابراین اگر آثار هنری یا بازیگران رشد میکنند، تنها به خاطر مردم است. بنابراین باید وظیفه و تعهد اصلی خود را به عنوان جامعه هنری به مردمی که از لحاظ تفکر خیلی بالاتر هستند، عمل کنیم و با آنان همراهی داشته باشیم، درحالیکه الان با مردم همراهی نداریم ولی باید با مردم که ذات هنر و تئاتر کمدی را میدانند، همراه شویم، این تعهد ما نسبت به جامعه است و باید سعی کنیم این را در جامعه و زندگی مردم فرهنگسازی و جاری کنیم.
قائمیان در پاسخ به اینکه این فرهنگسازی در چه بخشی باید صورت بگیرد، گفت: فرهنگسازی به حوزه تئاتر برنمیگردد، بلکه به فرهنگ عمومی برمیگردد؛ باید این اتفاق را ایجاد کنیم که جامعه هنری بتواند از مسئولان فرهنگی مطالبه کند زیرا وظیفه مسئولان تنها ساخت ساختمان و سالن نمایشی که خالی باشد و مردم نتوانند در آن مکانها بیایند، نیست.
برای صرف خنداندن مردم نمایشهایی هست که خیلی هم خوب است و مردم حدود دو ساعت میتوانند این فضا و حتی سالنها را پر کنند؛ اما قرار نیست فقط به این بچسبیم که مردم را بخندانیم، بلکه آنان باید به خواستههای خودشان در نمایش برسند، این چنین است که مسئولان و جامعه هنری باید از یکدیگر مطالبهگر باشند.
وی درباره بینالمللی شدن جشنواره «خندستان» و تأثیری که بر رشد تئاتر کمدی ایران دارد، اظهار میکند: حضور گروههای نمایشی از کشورهای دیگر در جشنواره بلامانع است ولی زمانی که به زیرساختهای فرهنگی ما آنقدر پرداخته شود که مردم بدانند هر ماه در ساعت و سالن مشخصی گروههای تئاتر کمدی به اجرای برنامه میپردازند.
این موضوع چه در تلویزیون و چه در نشستهای مختلف نیز میتواند انجام شود. به طور مثال سازمان فرهنگی هنری شهرداری بتواند کارهایی را انجام دهد که مردم و جوانان و جامعه هنری را گرد هم آورد و کارگاه آموزشی در رابطه با تئاتر کمدی و طنز و نمایشهای اقوام مختلف ایران برگزار کند که این تبادل اجراها در کشور و این چرخش را برای جامعه میتوان تعریف کرد ولی با تعریف کار برای جشنواره و یا انجام مصاحبه، اثرگذاری و پایهریزی برای ادامه این نوع کارها وجود ندارد.
این هنرمند در پاسخ به این پرسش که چرا از تئاترهای کمدی امروزه در خارج از تهران استقبال کمتری میشود، گفت: در تهران سالنهای مشخصی برای این نوع نمایشها وجود دارد و افرادی که میخواهند خانوادگی برای دیدن نمایشی بروند و بخندند به آن سالنها میروند و ایرادی هم به نمایش نیست، اما وقتی از جنبه دیگر به این تئاترها فرهیختگی تزریق میکنیم، تئاترهایی که شاید این طیف از جامعه هنری قبول ندارد، معتقدم این تئاترها بهترین هستند چون صادقانهترین نمایشهایی هستند که برای مردم به نمایش گذاشته میشوند و خلوصشان را همانطور روی صحنه نشان میدهند و تبدیل به یک فرهیختگی میشوند که خودمان هم از فهمش خارج هستیم.
قائمیان ادامه داد: آن نوع تئاترها باید وجود داشته باشد. البته نمیخواهیم بگوییم فرهیختگی باید کل جامعه را بگیرد چون ذائقه افراد مختلف است اما بخشهای دیگری از تئاتر است که برای خواص است و در آن هم اشکالی نمیبینم و آنها هم باید باشند چون زیرساختی و زیربنایی هستند و باید باشند تا آن اتفاق بیفتد.
وی اضافه کرد: ما نتوانستیم سطح توقع مردم و نیازهای روحی و فکری آنها را برآورده کنیم، برای همین کمی از نمایش دور شدهاند و میگویند چقدر باید با الفاظ آنچنانی نمایش ببینیم! پس این اتفاقات افتاده و مطالبه دو طرفه است. هم مسئولان و هم جامعه هنری باید مطالبهگر باشند و امیدوارم چنین نشود که سطح توقع مردم از تئاتر پایین بیاید.
این بازیگر در پاسخ به اینکه برخی معتقدند فقط در جشنوارهها به تئاتر صحنهای و بیرونی بها داده میشود، توضیح داد: تئاتر یا صحنهای یا محیطی است و انواع مختلف نمایشنامه را به جز این موارد باید در تله تئاتر دید ولی الان همین نوع جشنوارهها را باید حفظ کرد و ارتقا داد همین نوع جشنوارههایی که در شهرهای مختلف برگزار میشوند.
قائمیان با اعتقاد بر اینکه جشنواره خندستان تزئینی نیست، تاکید کرد: این جشنواره باید ادامه یابد ولی این طور نباشد که سال به سال برگزار شود، بلکه طی سال خندستان باید بتواند شرایطی را ایجاد و استادانی را یا از شهرهای دیگر یا از خود اصفهان دعوت کند و دبیرخانه دائمی با تهران هماهنگ شود و افرادی را برگزاری کارگاههای آموزشی در این زمینه و برای دورههای بعدی جشنواره به استانهای دیگر بفرستد، نه اینکه کاری را مشخص کند و بگوید باید این نمایشها را انجام دهید.
وی خاطرنشان کرد: باید در تعاریف مختلف تئاتر کمدی و طنز، محیطی و صحنهای و الزامات نمایش کارگاه بگذارند تا بتواند فرهنگ برگزاری جشنواره ادامه یابد نه اینکه دو ماه مانده به جشنواره فراخوان داده شود و به دلیل فرصت اندک تمرین، کارهایی با کیفیت پایین اجرا شود. در حالی که شناسایی نیروها و استعدادهای استانهای مختلف میتواند در برگزاری دورههای بعدی کمک مؤثری باشد.
این بازیگر درباره تأثیر حضور شهرداری در ارتقای تئاتر گفت: این یک جریان بینالمللی است که شهرداری هر شهر در کشورهای مختلف وظایف فرهنگی هنری خودش را دارد. وظیفه شهرداری فقط ساختوساز و رسیدگی به امور شهر و مباحث عمرانی نیست، پس این وظیفه درست و جای خودش است.
قائمیان درباره اقدامات لازم برای تبدیل خندستان به رویداد بینالمللی، توضیح داد: این تبادل میتواند به صورت ملی و گسترده باشد و همه ایرانیان بدانند جشنوارهای در ایران است که ممکن است در شهرهای خودشان هم برگزار شود. درست است دبیرخانه برگزاری این جشنواره در اصفهان است. دبیرخانه باید تفاهمنامههایی را بین استانها ایجاد کند، استان میزبان و دبیرخانه حامی مالی باشند تا این آثار در تمام استانها بتواند دیده شود، همچنین کارگاههای آموزشی نیز مهمترین مورد است که برگزاری ماهیانه آنها در این زمینه کمک مؤثری است که اول جشنواره در سطح کشور مطرح شود و سپس بینالمللی شود.
وی در پایان درباره اضافهشدن بخش زایندهرود به این دوره از جشنواره گفت: زایندهرود و دریاچه ارومیه متعلق به ایران است. چطور میشود به سیوسه پل افتخار کرد ولی موضوع خشک شدن آن مطرح نشود، اتفاقاً سازمان فرهنگیوهنری شهرداری مکلف به ایجاد این فرهنگ است.
Sunday, 10 November , 2024