شهیدی که با نان حلال پدر آسمانی شد «…اما پدر و مادر عزیزم من میدانم شما با چه زحمتی مرا بزرگ کردید من هر چه دارم بخاطر روزی حلالی است که شما سر سفره آوردید و تلاش کردم که شما را از خود راضی کنم اما نتوانستم و از شما میخواهم مرا حلال کنید.» به […]
شهیدی که با نان حلال پدر آسمانی شد
«…اما پدر و مادر عزیزم من میدانم شما با چه زحمتی مرا بزرگ کردید من هر چه دارم بخاطر روزی حلالی است که شما سر سفره آوردید و تلاش کردم که شما را از خود راضی کنم اما نتوانستم و از شما میخواهم مرا حلال کنید.»
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران،قطعه مدافعان حرم گلستان شهدای اصفهان مانند نگینی بر تارک این زمین مقدس میدرخشد؛ قطعهای که بهترین جوانان روزگار ما در آن آرمیدهاند، به چهره آنها که نگاه میکنیم، میبینیم که در نگاه همه آنها یک چیز مشترک وجود دارد، چیزی که دقیقا نمیدانیم چیست و در نگاه دیگران نمیبینیم؛ یکی از این شهدا، شهید علی شاهسنایی است.
شهید علی شاهسنایی در سال ۱۳۶۴ در شهر اصفهان محله جنیران متولد شد . شهید شاهسنایی یکی از جوانان مومن و انقلابی بود که راه وصال را در پاسداری دید و ملبس به لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. وی از نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام بود که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم عازم سوریه شد و در تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۹۴ در منطقه خان طومان به شهادت رسید و آسمانی شد.
وی نهمین شهید مدافع حرم از خطه شهید پرور اصفهان است که در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید و با استقبال پرشکوه مردمی در گلستان شهدای اصفهان در قطعه مدافعان حرم به خاک سپرده شد.
او در بخشی از وصیتنامه خود خطاب به خداوند متعال میگوید: «خدایا تو را سپاس میگویم که این لیاقت را به من اعطا نمودی که پی به عظمت تو ببرم و حق را از باطل تشخیص دهم.
آن گاه خانه و زندگی را رها کنم و به سوی تو هجرت نمایم و در صف رزمندگان و جهادگران راه تو حضور یابم و از مظلومان عالم دفاع کنم.
خدایا امید آن دارم که سرخی خونم سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سرافکنده نباشم.
در این راه کسی مرا مجبور نکرد که از پدر و مادر عزیزتر از جانم و همسر مهربان و یار و یاور در سختی ها و اقوامم چشم بپوشم. بلکه تنها برای رضای خدا و پیروی از ولایت فقیه و دفاع از مظلوم و نابود کردن دشمنان اسلام و دست نشاندههای شیطان بزرگ و اسرائیل و آل سعود به این راه آمدم.
ای مردم این جانها از آن خود ما نیست، آن را خداوند تبارک و تعالی به ما داده و روزی هم از همه میگیرد، پس اگر بدنها برای مرگ آفریده شده است چه بهتر که انسان در راه خدا کشته شود.
اما پدر و مادر عزیزم من می دانم شما با چه زحمتی مرا بزرگ کردید من هر چه دارم بخاطر روزی حلالی است که شما سر سفره آوردید و تلاش کردم که شما را از خود راضی کنم اما نتوانستم و از شما میخواهم مرا حلال کنید و در نبود من صبر کنید و صبور باشید مانند امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) و به خود افتخار کنید که چنین فرزندی تقدیم انقلاب کردید، من هم قول می دهم که اگر اختیار داشته باشم شما را شفاعت کنم و اگر خواستید در مراسم من گریه کنید برای جوان امام حسین(ع) و شهدای دشت کربلا گریه کنید و بعد از من، هوای همسر و فرزندم زهرا کوچولو را داشته باشید.»
از خصوصیات بارز این شهید والامقام، رفتار بسیار عاطفی وی با همسرش بود. همسر شهید در این باره می گوید: «عطر و بوی گلهایی که میخرید را هنوز به یاد دارم. برای کوچکترین مناسبتی هم که میشد، گل میخرید. غم فراق دورانی که مأموریت بود با آمدنش با دستهگلی تبدیل به شب بهیادماندنی میشد. در کادو و گل خریدن همیشه پیشتاز بود.
اگر از ماموریت زمانی میرسید که من سرکار بودم با یک دست گل میآمد محل کارم و من را غافلگیر میکرد. این عادت همیشگی همسرم بود.
شهدا جان خود را که ارزشمندترین داشته هر فرد است، برای خدا و راه خدا فدا کردند تا این جمله شهید بزرگوار علی شاهسنایی بیش از پیش بدرخشد: «شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال، رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم، انشاءالله»
Sunday, 27 October , 2024