شهیدی که عاشق ملاقات امام خمینی(ره) بود مادر شهید سید رحمان هاشمی می‌گوید: در زمان انقلاب در تظاهرات شرکت می‌کرد و موقع آمدن امام به تهران رفتیم و امام را ملاقات کرد؛ سید رحمان عاشق امام و راهش بود و آخر به شهادت که آرزویش بود رسید. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، مادر […]

شهیدی که عاشق ملاقات امام خمینی(ره) بود

مادر شهید سید رحمان هاشمی می‌گوید: در زمان انقلاب در تظاهرات شرکت می‌کرد و موقع آمدن امام به تهران رفتیم و امام را ملاقات کرد؛ سید رحمان عاشق امام و راهش بود و آخر به شهادت که آرزویش بود رسید.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، مادر شهید سید رحمان هاشمی در خاطرات خود می‌گوید: قبل از به دنیا آمدن سید رحمان وقتی ابستن بودم به خانه جده‌ام رفتم. جده‌ام به من گفت پسر می‌زایی اسمش را کمال یا رحمان بگذار.

خلاصه به دنیا آمد؛ تا کلاس هفتم را خواند. همه کارهایش با بقیه فرق داشت. همیشه از او نور می‌بارید. نماز شب می‌خواند و همینطور می‌نشست با خدا حرف می‌زد.

داوطلبانه به جبهه رفت و بعد از آن ۴۰ روز یک بار مرخصی می‌گرفت، یک روز پستچی از کربلای ۵ برامون نامه آورده بود و بعد خبر شهادتش را بنیاد شهید آورد.

وقتی من را به سردخانه بردند و او را دیدم ۵ روز بود او را آورده بودند؛ اهل محله جرات نمی‌کردند بهم بگویند. من وقتی جسدش را دیدم از هوش رفتم، من را آورده بودند ولی جسد را نیاورده بودند؛ وقتی هوش آمدم دیدم سرم در دستم است.

تا چهلمش این خانه لبالب آدم بود، ۲۱ سالش بود که شهید شد؛ وقتی می‌خواست از خانه بیرون برود، عطر می‌زد، به او می‌گفتم این عطر چیست که میزنی؟ می‌گفت مادر یک روز بدردت می‌خورد؛ حالا هر چقدر به پیشم می‌آید بوی عطرش به مشامم می‌خورد.

همیشه در عزاداری امام حسین(ع) فعالیت می‌کرد و عاشق امام حسین(ع) بود. در زمان انقلاب در مراسم تظاهرات شرکت می‌کرد و موقع آمدن امام به تهران رفتیم و امام را ملاقات کرد.

سید رحمان عاشق امام و راهش بود و آخر به شهادت که آرزویش بود رسید. حالا هم هر وقت کاری دارم و از او بخواهم ناامیدم نمی‌کند