در اغتشاشات شاهد شکل‌گیری «کودتای پلتفرمی» بودیم نویسنده کتاب «جنگ شناختی» معتقد است جنگ شناختی فقط به رسانه معطوف نیست، اظهارنظر برخی مدیران، برخی سوءعملکردها و غیره هم در شکل‌گیری شناخت غلط درباره کلیت واقعیات کشور در میان مردم مؤثر است. به گزارش پایگاه خبری شهید یاران ، حمیدرضا مقدم‌فر کارشناس مسائل سیاسی، نویسنده کتاب […]

در اغتشاشات شاهد شکل‌گیری «کودتای پلتفرمی» بودیم

نویسنده کتاب «جنگ شناختی» معتقد است جنگ شناختی فقط به رسانه معطوف نیست، اظهارنظر برخی مدیران، برخی سوءعملکردها و غیره هم در شکل‌گیری شناخت غلط درباره کلیت واقعیات کشور در میان مردم مؤثر است.

به گزارش پایگاه خبری شهید یاران ، حمیدرضا مقدم‌فر کارشناس مسائل سیاسی، نویسنده کتاب جنگ شناختی و مشاور رسانه‌ای فرمانده‌کل سپاه در گفت‌وگو با روزنامه قدس به تبیین ابعاد مختلف جنگ ترکیبی اخیر پرداخته است.

مقدم‌فر: ۷۰درصد آشوب‌های اخیر در میدان رسانه اتفاق افتاد/ عملکرد جریان اصلاحات در این فتنه اپورتونیستی بود

  • تحلیلتان را از نحوه شکل‌گیری غائله اخیر، از دریچه جنگ شناختی بفرمایید. چگونه یک خبر با عنوان «فوت یک دختر به خاطر ضرب و شتم گشت ارشاد» به نقطه فعلی رسید که برخی از تجزیه‌طلبان هم وارد میدان شوند؟ واژه ضرب و شتم چه اثری بر ادراک مردم داشت؟

مقدم‌فر: درباره ماجراهای اخیر به صورت کلی می‌توان درباره جنگ شناختی این‌طور گفت که مسئله فقط روایت و تفسیر آنچه درباره فوت غم‌انگیز خانم مهسا امینی اتفاق افتاد نبود و نیست. ماجرای خانم مهسا امینی در یک بستر و سیاق (Context) اتفاق افتاد که آن سیاق بسیار مهم‌تر از خود مصداق فوت خانم امینی بود.

در جنگ شناختی واقعیت‌ها برای مخاطب ایرانی این‌طور جعل می‌شود که نخست، ایران پیش از انقلاب اسلامی دارای یک گذشته بسیار نورانی و متمدن و پیشرفته بوده؛ دوم، وضعیت فعلی کاملاً تیره و تار، ناکارآمدی در اوج و نظام سیاسی موجود در حال ظلم به شهروندان است و سوم، در آینده نیز چیزی جز تاریکی مطلق، ملت ایران را انتظار نمی‌کشد!

بر همین اساس است که به‌ویژه در سال‌های اخیر می‌بینید با یک سرمایه‌گذاری کلان از طرف غربی‌ها و به‌خصوص آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها برای تحریف تاریخ و سفیدشویی رژیم پهلوی روبه‌رو هستیم! رژیمی که ازنظر سیاست خارجی در نوکری محض بیگانه بود، درزمینه عدالت اجتماعی فلاکت‌بارترین رکوردها را دارد، درخصوص فساد همه‌جانبه، مسئولان اصلی رژیم در اوج فساد بودند، جنایت‌هایش درباره مردم ایران فراموش‌نشدنی است و غیره، به نحوی بازنمایی و بازسازی می‌شود که هیچ نسبت و شباهتی با آنچه واقعاً بود، ندارد!

از سوی دیگر، درباره وضعیت فعلی نیز با آنکه در کنار نقاط ضعف جدی اجرایی در کشور، نقاط قوت بسیاری هم وجود دارد،؛ اما همه چیز یکسره سیاه و تیره بازنمایی و بر همین مبنا آینده‌ای تاریک نیز برای مردم ایران ترسیم می‌شود.

درچنین وضعیتی، خانم جوانی که هم به لحاظ خانم بودن ظرفیت فعال کردن شکاف‌های اجتماعی جنسیتی را دارد و هم به خاطر کرد بودن ظرفیت فعال کردن شکاف‌های قومیتی در آن هست و هم از منظر اهل سنت بودن، ظرفیت فعال کردن شکاف مذهبی را دارد، متأسفانه جان می‌بازد و این برای دشمن فرصتی به منظور پیش بردن یک پروژه امنیتی-سیاسی ایجاد می‌کند.

بی‌تردید نواقص و اشکالات موجود در اجرائیات کشور، از جمله مشکلات جدی اقتصادی و برخی سوءتدبیرهای مدیریتی نیز در این مسئله دخیل است و به دشمن کمک می‌کند، اما به‌طورقطع جنگ شناختی مهم‌ترین فاکتور شکل‌گیری این اعتراضات اولیه و اغتشاشات و فتنه‌های پس از آن است.

در شرایطی که اثبات شد فوت غم‌انگیز این خانم به هیچ‌وجه با ضرب و شتم و ضربه به سر و هیچ چیز دیگری نبوده، اما به نحوی بازنمایی می‌شود که گویا چنین اتفاقاتی افتاده و فردی به قتل رسیده است.