محمدرضا بهمئی در یادداشتی با محوریت «اقتصاد مقاومتی» به تبیین ابعاد مختلف این راهبرد کلان پرداخته و آن را نسخه‌ای کارآمد برای تأمین معیشت مردم، حفظ استقلال اقتصادی و خنثی‌سازی فشارهای بیرونی دانسته است.در این یادداشت با استناد به دیدگاه‌های امام خمینی (ره) آمده است: «اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شود و از دولت‌ها […]

محمدرضا بهمئی در یادداشتی با محوریت «اقتصاد مقاومتی» به تبیین ابعاد مختلف این راهبرد کلان پرداخته و آن را نسخه‌ای کارآمد برای تأمین معیشت مردم، حفظ استقلال اقتصادی و خنثی‌سازی فشارهای بیرونی دانسته است.
در این یادداشت با استناد به دیدگاه‌های امام خمینی (ره) آمده است:


«اگر ملت ایران تسلیم احکام اسلام شود و از دولت‌ها بخواهند برنامه مالی اسلام را با نظر علمای اسلام اجرا کنند، تمام ملت در رفاه و آسایش زندگی خواهند کرد.»
بر همین اساس، اقتصاد در نگاه اسلامی به‌معنای اعتدال در تأمین خوراک و معاش و استفاده صحیح از مواهب الهی است؛ اعتدالی که با توزیع عادلانه منابع، مانع شکل‌گیری شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی می‌شود.
نویسنده تأکید می‌کند هرگاه از این حد اعتدال عبور شود و گروهی در پی انباشت ثروت فراتر از نیاز خود باشند، جامعه با نابرابری، فساد و بحران‌های اقتصادی مواجه خواهد شد. در چنین شرایطی، اقتصاد مقاومتی به‌عنوان اقتصادی مردم‌پایه، بر اعتماد به ملت بزرگی استوار است که در عرصه‌های مختلف برای حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هزینه داده و ایستادگی کرده است.
در بخش دیگری از این یادداشت، اقتصاد مقاومتی به‌عنوان نماد استقلال، خودکفایی، عزت و افتخار ملی معرفی شده و «عمومی‌سازی اقتصاد» به‌معنای ورود همه مردم، به‌ویژه جوانان و نخبگان، به عرصه تولید و اشتغال، محور اصلی آن دانسته شده است. به باور نویسنده، مشکلات اقتصادی کشور با حضور واقعی مردم قابل حل است و تجربه‌های گذشته نیز این موضوع را به اثبات رسانده است.
محمدرضا بهمئی با اشاره به شرایط تحریم‌های ظالمانه، خاطرنشان می‌کند که اقتصاد کشور به دلایل مختلف داخلی و خارجی دچار مشکلات مزمن شده و دولتی‌بودن اقتصاد، قوانین دست‌وپاگیر و مداخلات گسترده دولت از مهم‌ترین عوامل این وضعیت است. وی عبور از این شرایط را نیازمند عزم ملی، روحیه جهادی و همکاری هم‌زمان مردم و دولت می‌داند.


در این یادداشت، دو دیدگاه درباره اصلاح اقتصاد کشور مورد بررسی قرار گرفته است؛ دیدگاهی که راه نجات را در سرمایه‌گذاری خارجی و ارتباط با قدرت‌های جهانی می‌بیند و دیدگاهی که مبتنی بر دکترین اقتصاد مقاومتی و فرهنگ اقتصادی قرآن، راه‌حل را در ایمان، تقوا و اتکای به توان داخلی جست‌وجو می‌کند. نویسنده با تأکید بر بی‌اعتمادی به آمریکا و تجربه تحریم‌های ظالمانه، دیدگاه دوم را واقع‌بینانه‌تر و منطبق با منافع ملی ارزیابی می‌کند.
وی در ادامه با اشاره به نام‌گذاری سال‌های متوالی با محوریت اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری، بر ضرورت عبور از شعارزدگی و تحقق «اقدام و عمل» تأکید کرده و تحقق این راهبرد را منوط به حمایت از تولید و اشتغال ملی، اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی، حذف فساد و رانت، مدیریت مصرف، ساده‌زیستی، ترجیح کالای داخلی و شجاعت دولت در اجرا می‌داند.

نویسنده: محمدرضا بهمئی