آیا می‌توان چهره پهلوی را تغییر داد؟ «اوریانا فالاچی» خبرنگار معروف ایتالیایی در سال ۱۳۵۲ مصاحبه‌ای با شاه سابق ایران انجام داده که خواندن آن تا حدودی به درک شرایط آن دوران کمک می‌کند. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، اعتراضات اخیر در کشورمان بار دیگر زمینه را برای موج‌سواری عده‌ای خاص فراهم کرد […]

آیا می‌توان چهره پهلوی را تغییر داد؟

«اوریانا فالاچی» خبرنگار معروف ایتالیایی در سال ۱۳۵۲ مصاحبه‌ای با شاه سابق ایران انجام داده که خواندن آن تا حدودی به درک شرایط آن دوران کمک می‌کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، اعتراضات اخیر در کشورمان بار دیگر زمینه را برای موج‌سواری عده‌ای خاص فراهم کرد تا با سر دادن شعارهای ساختارشکنانه، اهداف براندازانه خود را در پس مطالبات مردم دنبال کنند. اما آنچه در اعتراضات سالهای اخیر بویژه در سال ۹۶ و ۹۸ باعث ذوق‌زدگی اپوزیسیون خارج‌نشین شد، شعارهای پراکنده‌ای بود که در جریان این ناآرامی‌ها توسط عده‌ای سلطنت‌طلب در حمایت از رژیم پهلوی سر داده شد.

در جریان اعتراضات امسال که به بهانه فوت خانم مهسا امینی شکل گرفت نیز مطالباتی که با اسم آزادی‌خواهی و حمایت از زنان آغاز شده بود، پس از چند ماه به کمپین حمایت از رضا پهلوی (#منوکالتمی‌دهم) ختم شد!

نشریه آمریکایی فارین پالیسی در گزارشی، طرح چنین شعارها و ایده‌هایی را محصول چندین دهه تلاش شبکه‌های معاند فارسی‌زبان برای تطهیر رژیم پهلوی عنوان کرده و می‌نویسد: اگر بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که چرا عده‌ای در ایران با سلطنت‌طلب‌ها همصدا شده‌اند، پاسخ کوتاه آن، “تلویزیون” است.

به نوشته این نشریه، بسیاری از عناصر سلطنت‌طلب که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به آمریکا گریختند، سالهاست که با راه‌اندازی شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای اقدام به پخش برنامه‌های فارسی برای باشکوه نشان دادن آن دوران می‌کنند؛ شبکه‌هایی که به گفته این رسانه آمریکایی روز به روز مانند قارچ بر تعداد آنها افزوده شده و نقطه اشتراک تمامی آنها ضدیت با جمهوری اسلامی ایران است.

فارین پالیسی همچنین در گزارش خود نقش رسانه‌هایی چون بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا و من و تو را نیز در ایجاد یک حس دلتنگی کاذب در میان برخی ایرانیان نسبت به رژیم گذشته بسیار پررنگ ارزیابی کرده است.

اما آیا واقعا آنگونه که این شبکه‌های ماهواره‌ای در جریان پمپاژهای فکری خود به نسل جوان ادعا می‌کنند و برخی آشوبگران نیز آنها را در ناآرامی‌های اخیر تکرار کردند، رژیم پهلوی دوران باشکوهی را به لحاظ آزادی‌های مدنی برای مردم ایران رقم زد؟ شاید یکی از مصاحبه‌های شاه مخلوع ایران در زمان حضور او در راس قدرت بتواند تا اندازه‌ای به این پرسش پاسخ دهد.

محمدرضا شاه در دسامبر ۱۹۷۳ میلادی (آذر ۱۳۵۲) در مصاحبه‌ای با «اوریانا فالاچی» خبرنگار معروف ایتالیایی اظهاراتی را به زبان می‌آورد که خواندن آن تا حدودی می‌تواند به درک شرایط حاکم بر آن دوران کمک کند.

قدرت‌طلبی و بی‌توجهی به عقاید دیگران
شاه در بخش ابتدایی این مصاحبه در پاسخ به فالاچی که از او می‌پرسد شما در مصاحبه قبلی خود گفتید که دوست داشتید هر شغل دیگری غیر از پادشاهی داشته باشید، اظهارات قبلی خود را تکذیب می‌کند و می‌گوید: منظور من دشواری حکومت‌داری بود وگرنه من به هیچ قیمتی حاضر نیستم از پادشاهی دست بکشم.

او در ادامه با بیان اینکه فقدان پادشاهی در کشور باعث آشوب و هرج و مرج می‌شود، می‌گوید از نظر او تنها روش ممکن برای حکومت کردن در ایران، نظام پادشاهی است. شاه در ادامه خطاب به خبرنگار ایتالیایی می‌گوید: “برای انجام دادن کارها در کشور نباید از کسی اجازه گرفت یا به نصیحت کسی گوش کرد یا تصمیم خود را با کسی به بحث گذاشت.”

کم اهمیت شمردن و تحقیر زنان
شاه مخلوع ایران در بخش دیگری از مصاحبه خود در پاسخ به سوال فالاچی درباره نقش و اهمیت زنان برای او می‌گوید: «من زنان را دستکم نمی‌گیرم. هیچ کس نباید فراموش کند که من پسر مردی هستم که حجاب را از سر زنان برداشت اما واقعیت این است که در زندگی یک مرد، زنان زمانی اهمیت پیدا می‌کنند که زیبا و جذاب باشند! من نمی‌فهمم این فمینیست‌ها چه می‌خواهند. [خطاب به خبرنگار ایتالیایی] شما (زنها) ممکن است در چشم قانون [با مردان] برابر باشید اما با عرض پوزش، از نظر توانمندی، نه!»

او در ادامه از فالاچی می‌خواهد به او بگوید که آیا زنی را در تاریخ سراغ دارد که مانند میکل‌آنژ یا باخ کار بزرگی انجام داده باشد و بدون آنکه منتظر پاسخ خبرنگار بماند خودش پاسخ می‌دهد که زنان هیچ کار بزرگی در تاریخ انجام نداده‌اند. شاه سپس می‌گوید زنان حتی یک “آشپز بزرگ” نیز به تاریخ هدیه نداده‌اند!

دیکتاتوری و خفقان
اوریانا فالاچی در ادامه مصاحبه خود با شاه سابق ایران از تجربه شخصی خود در تعامل با مردم کوچه و خیابان‌های تهران می‌گوید و از شاه می‌پرسد چرا کسی جرأت نمی‌کند نام او را حتی به زبان بیاورد. شاه ابتدا این موضوع را انکار می‌کند اما زمانی که خبرنگار از او می‌پرسد “آیا تکذیب می‌کنید که شما یک پادشاه خودکامه و مستبد هستید؟” پاسخ می‌دهد: “برای پیشبرد امور در کشوری مانند ایران، باید مستبد بود؛ در غیر اینصورت نمی‌توان در آن به پیشرفت رسید!”

اعتقاد به تک‌صدایی
پهلوی دوم در ادامه مصاحبه خود با خبرنگار ایتالیایی در پاسخ به سوال او درباره نبود دموکراسی در کشور نیز به وضوح اذعان می‌کند که دوست ندارد برخی اقلیت‌ها در داخل مجلس نماینده داشته باشند. او همچنین با تمسخر خطاب به فالاچی می‌گوید اگر منظور شما از دموکراسی، اعتصاب و اعتراض کودکان ۵ ساله در خیابان است، من علاقه‌ای به آن ندارم.

البته اصرار شاه به افشای خوی استبدادی خود به اینجا ختم نمی‌شود و در پایان از فالاچی می‌پرسد: درست است که در مجلسِ ما تنها دو حزب وجود دارد اما مگر چند حزب برای ترویج ایدئولوژی من در مجلس مورد نیاز است؟!

حال با توجه به آنچه بدون هیچ واسطه‌ای از زبان خود شاه درباره او و دوران تاریک حکومتش گفته شده است، چگونه می‌توان پروژه تطهیر پهلوی را توجیه کرد؟! ضدانقلاب اگر به دنبال تحریف واقعیات گذشته است، پیش از هر چیز باید به این سوال ساده پاسخ دهد که اگر شرایط آنگونه که آنها ادعا می‌کنند در رژیم پهلوی عالی بود، پس چرا مردم ایران علیه آن انقلاب کردند؟!

[این گزارش برای اولین بار در ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ نوشته شده، اما در ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ بروز شده است]