شهیدی که همراه با انقلاب پرورش یافت در اوایل انقلاب در اکثر مراسم و تظاهرات‌ شرکت می‌کرد تا این‌که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و شهید همراه انقلاب پرورش می‌یافت و خود را برای مبارزات بعدی آماده می‌کرد. با شروع جنگ تحمیلی و شهادت دوستانش او احساس مسئولیت کرده و به جبهه می‌رود. به گزارش […]

در اوایل انقلاب در اکثر مراسم و تظاهرات‌ شرکت می‌کرد تا این‌که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و شهید همراه انقلاب پرورش می‌یافت و خود را برای مبارزات بعدی آماده می‌کرد. با شروع جنگ تحمیلی و شهادت دوستانش او احساس مسئولیت کرده و به جبهه می‌رود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران؛ ای شهدای گمنام و ای غلطیده‌شدگان در سرب‌های سرد و سنگین که به عشق مام میهن و انقلاب و اسلام، سر بر سودای عشق گذاشتید. اینجا کجاست؟ ما کیستیم؟ شما که بودید؟ و کجایید؟ بر مزار کدامتان بگرییم که بغض امان نمی‌دهد، بگرییم، گریه مگر دوا کند؛ می‌گرییم اما زهی تاسف که گریه نیز دوا نمی‌کند! بخوانیم از شهید محمدعلی جان‌نثاری فرزند حسین، تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۱۲/۱۲.

*زندگی‌نامه

شهید محمدعلی جان‌نثاری در سال ۱۳۴۲ در محله لادان اصفهان در یک خانواده مذهبی متولد شد. وی پس از دوران کودکی پا به مدرسه نهاد و تا سطح راهنمایی ادامه تحصیل داد و پس از آن مشغول کار شد. وی دارای اخلاقی نیکو و قلبی مهربان بود و از وقتی امام را شناخت به او عشق می‌ورزید و در حد توان از دستورات او پیروی می‌کرد.

در اوایل انقلاب در اکثر مراسم و تظاهرات‌ شرکت می‌کرد تا این‌که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و شهید همراه انقلاب پرورش می‌یافت و خود را برای مبارزات بعدی آماده می‌کرد. با شروع جنگ تحمیلی و شهادت دوستانش او احساس مسئولیت کرده و به دستور امام امت برای حفاظت از اسلام و میهن عزیز داوطلبانه به جبهه‌ها شتافت و چندین ماه در گردان‌های پیاده علیه بعثیون کافر می‌جنگید.

با شروع شدن عملیات بزرگ خیبر عاشقانه همچون دلاوران صدر اسلام شرکت کرد و سرانجام در تاریخ ۱۲ اسفند سال ۱۳۶۲ در جزیره مجنون روح بلندش به خیل شهیدان پیوست و بدن مطهرش در کربلای جنوب مفقود شد و تا قیامت جاویدالاثر ماند.

*وصیت‌نامه
او در بخشی از وصیت‌نامه خود می‌گوید: «…و تذکری که به پدر و مادر و تمام مردم به خصوص خویشاوندهای خود دارم این است که دست از روحانیت برندارند و همیشه در خط آن‌ها حرکت کنند و همیشه شعارتان این باشد؛ خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. چون که این امامی که خدا نصیب ما کرده به اندازه هر چیزی که بگویم ارزش آن بیشتر است و ما همه جوانان باید فدای آن شویم تا این‌که آن امام با ارزش خدای ناکرده فدای ما شود و خدا آن روز را هرگز بوجود نیاورد. به جبهه‌ها کمک کنید، چه بدنی، چه مالی و چه جانی از کمک کردن به جبهه‌های جنگ دوری نکنید.

از هر راهی که می‌توانید به جبهه‌های جنگ کمک کنید تا این کفار نابود شوند و اسلام بر آنان غلبه کند. و ای مادر، می‌دانم که در هنگام رفتن به جبهه به من می‌گفتی یک کاری بکن طوری نشوی، ولی مادر چاره‌ای نیست، باید خون جوانانی ریخته شود که دین اسلام به پیروزی برسد و بتوانید در یک کشور کاملاً اسلامی و آزادانه حرکت کنید و قرآن را زنده نگاهداری کنید. در پایان پیروزی اسلام بر کفار را از درگاه خدای متعال خواستارم و امیدوارم هر چه زودتر دین اسلام به پیروزی کامل برسد. والسلام.»

شهادت را نه در جنگ، بلکه در مبارزه می‌دهند؛ ما هنوز شهادتی بی‌درد می‌طلبیم، غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی‌دهند! شادی روح شهدا صلوات «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»