از نگاه پایگاه خبری شهید یاران در آشفتهبازارِ گفتمانهای سیاسی و جدالهای گاه بیهوده بر سر برچسبها و عناوین، گاه گوهر وحدت و هویت مشترک ملی به فراموشی سپرده میشود. ما در پایگاه خبری شهید یاران، به رسالت خود در روشنگری و ایجاد همگرایی اعتقاد داریم و امروز قصد داریم تا با نگاهی عمیقتر به […]
از نگاه پایگاه خبری شهید یاران
در آشفتهبازارِ گفتمانهای سیاسی و جدالهای گاه بیهوده بر سر برچسبها و عناوین، گاه گوهر وحدت و هویت مشترک ملی به فراموشی سپرده میشود. ما در پایگاه خبری شهید یاران، به رسالت خود در روشنگری و ایجاد همگرایی اعتقاد داریم و امروز قصد داریم تا با نگاهی عمیقتر به مفهوم “انقلابی بودن” و نسبت آن با دو جریان فکری اصولگرا و اصلاحطلب، راهی برای عبور از تفرقه و گامی به سوی ایرانی قویتر و سرافرازتر نشان دهیم. این مقاله تلاشی است برای بازنگری در مفاهیم و یافتن نقاط اشتراک، نه صرفاً برای تبیین یک موضع سیاسی، بلکه برای ترسیم مسیری عملی به سوی اتحاد و پیشرفت.
یک حقیقت نادیده: انقلابی بودن، هویتی مشترک
مدتهاست که واژهی “انقلابی” دستمایهی نزاعهای سیاسی و ابزاری برای طرد یکدیگر شده است. در فضای عمومی، این واژه اغلب به یکی از دو طیف سیاسی نسبت داده میشود و به این ترتیب، بخش قابل توجهی از جامعه که خود را انقلابی میدانند، اما با برچسبهای رایج همخوانی ندارند، از این هویت دستهجمعی دور میمانند. اما حقیقت آن است که “انقلابی بودن” یک صفت فراتر از جناحبندیهای مرسوم است؛ یک روح جاری در کالبد جامعهی ایران اسلامی است که ریشه در آرمانهای امام خمینی (ره) و خون پاک شهدا دارد. این روح، نه مختص یک گروه خاص، بلکه سرمایهی مشترک تمام کسانی است که به مبانی انقلاب اسلامی دل بستهاند و برای تحقق آرمانهای آن تلاش میکنند.
این روح “انقلابی بودن” در اصولگرایی که به مبانی انقلاب و ارزشهای آن پایبند است، تجلی مییابد. اصولگرایان، با وفاداری به اصول بنیادین، همواره بر حفظ دستاوردها و صیانت از آرمانهای انقلاب تاکید دارند. در سوی دیگر، در اصلاحطلبی که به دنبال بهبود و تحول برای دستیابی به همان آرمانهاست، نیز این روح جریان دارد. اصلاحطلبان، با درک اقتضائات زمان و نیازهای جامعه، به دنبال راهکارهایی برای تحقق عملیتر آرمانهای انقلاب در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی هستند. همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها فرمودهاند، ما “اصولگرای اصلاحطلب” هستیم، و این جمله یک تناقض یا شعار نیست، بلکه یک چارچوب مفهومی عمیق را بیان میکند. این بدان معناست که دو مسیر اصولگرایی و اصلاحطلبی نه تنها در تضاد نیستند، بلکه میتوانند مکمل یکدیگر باشند و در کنار هم، نیروی محرکهی تحولات مثبت در جامعه را شکل دهند. اگر اصلاحطلبی بدون اصول، به ورطهی بیبند و باری و عبور از ارزشها میافتد، اصولگرایی بدون اصلاح، به سمت جمود و ناکارآمدی سوق داده میشود. لذا، “اصلاحطلبی اصولگرا” یا “اصولگرایی اصلاحطلب” نه یک عنوان ساختگی، بلکه ضرورتی برای پویایی و بالندگی نظام اسلامی است.
مبانی مشترک: جایی برای همگرایی
برای آنکه بتوانیم از دایرهی تفرقه و منازعات لفظی خارج شویم و به سمت یک گفتمان ملی سازنده حرکت کنیم، لازم است به عمق اهداف و آرمانهای هر دو جریان نگاهی واقعبینانه داشته باشیم. در صورت یک بررسی دقیق، نقاط مشترک بسیاری را خواهیم یافت که میتوانند بستر و پایهی محکمی برای همگرایی و همکاری در جهت منافع ملی باشند. این نقاط مشترک، نه تنها مانع از اتحاد نیستند، بلکه دعوتنامهای برای مشارکت جمعی و همافزایی هستند.
عدالتخواهی و فسادستیزی: کدام اصولگرا یا اصلاحطلبی است که مدعی عدالت نباشد و از فساد تبری نجوید؟ عدالت، یکی از اصلیترین ستونهای انقلاب اسلامی است. مبارزه با فقر، رفع تبعیضهای ناروا، و ریشهکن کردن فساد در تمام سطوح جامعه، مطالبهای فراگیر و مشترک است که هر دو جریان، به صورت فطری و ایدئولوژیک، خود را در قبال آن مسئول میدانند. این اشتراک، زمینهی بسیار مناسبی برای همکاری در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و حقوقی فراهم میکند.
عزت و اعتزاز به اسلام: هر دو جریان، اعتقاد راسخ به اسلام ناب محمدی (ص) دارند و عزت و سرافرازی کشور را در گرو حاکمیت ارزشهای اسلامی و پیادهسازی احکام الهی در جامعه میدانند. این باور مشترک، مبنای وفاداری به آرمانهای انقلاب و پایبندی به مبانی دینی است که میتواند محور اصلی انسجام ملی باشد.
استقلال و خودباوری: آرمان استقلال و عدم وابستگی به شرق و غرب، از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است که پایهی هویتی و عزت ملی را تشکیل میدهد. همهی دلسوزان این مرز و بوم، چه اصولگرا و چه اصلاحطلب، بر این اصل بنیادین تاکید دارند که ایران باید مستقل و خودکفا باشد و در روابط بینالملل، بر اساس منافع ملی و حفظ کرامت خود عمل کند.
سادهزیستی، مسئولیتپذیری و شایستهسالاری: اینها اصول اخلاقی، رفتاری و مدیریتی هستند که در هر دو گفتمان به چشم میخورند و رعایت آنها میتواند جامعه را به سمت پیشرفت و تعالی سوق دهد. سادهزیستی مسئولان، پذیرش مسئولیت در قبال اشتباهات، و انتخاب افراد شایسته و توانمند بر اساس معیارها و نه روابط جناحی، از ارزشهایی هستند که میتوانند گفتمان ملی را از حاشیهها به متن مسائل اصلی هدایت کنند.
چالشها و راهکارها: به سوی یک گفتمان ملی
چالش اصلی نه در تضاد ماهوی میان اصولگرایی و اصلاحطلبی، بلکه در برداشتها، اولویتبندیها و نحوهی تفسیر این آرمانها و اصول است. اصولگرایان ممکن است بر حفظ و صیانت از اصول و مبانی به شکل سنتیتر و با تاکید بر ثبات، تمرکز بیشتری داشته باشند، در حالی که اصلاحطلبان بر لزوم تحولات، پویایی جامعه و تغییرات ساختاری برای رسیدن به آن آرمانها تمرکز کنند. این دو نگاه، نه تضاد، بلکه دو بال برای پرواز ایران به سوی قلههای پیشرفت هستند. تفاوت در روشها و ابزارها نباید منجر به ایجاد شکاف و درگیری شود، بلکه باید به عنوان عاملی برای تکمیل یکدیگر تلقی گردد.
برای عبور از این چالشها و حرکت به سمت یک گفتمان ملی فراگیر و سازنده، لازم است راهکارهای زیر مورد توجه قرار گیرند:
اجتناب از برچسبزنی و تخریب: اولین و مهمترین گام، ترک عادت ناپسند برچسبزنی و تخریب شخصیتها و جریانهای سیاسی است. گفتمانهای جزئینگر و مبتنی بر قضاوتهای سطحی که تنها به تفرقه دامن میزند، باید کنار گذاشته شود. هدف باید شناخت و درک متقابل باشد، نه قضاوت و طرد.
تمرکز بر منافع ملی: تمام تلاشها و گفتوگوها باید معطوف به منافع عالیه کشور، مصالح نظام، و حل مشکلات واقعی مردم باشد. منافع جناحی و شخصی نباید بر منافع ملی اولویت یابد. وقتی دغدغهی اصلی، سرنوشت کشور و رفاه مردم باشد، اختلافات کوچکتر به چشم نمیآیند.
گفتوگوی سازنده و مستمر: فراهم کردن فضایی امن، آزاد و بدون پیشداوری برای گفتوگوهای صریح و شفاف بین نخبگان، فعالان سیاسی، و صاحبنظران هر دو جریان، امری ضروری است. این گفتوگوها باید به جای اصرار بر مواضع ثابت، به دنبال یافتن راهحلهای مشترک و اجماعسازی باشد.
تقویت نقش جوانان: نسل جدید، که با آرمانهای انقلاب و ارزشهای ملی رشد کرده است، باید با نگاهی فراجناحی و انقلابی، در این گفتمان ملی مشارکت فعال داشته باشد. جوانان میتوانند با ایدههای نو و رویکردهای تازه، به احیای روح وحدت و همبستگی کمک کنند.
مسیر پیش رو: همه با هم برای ایران قوی
پایگاه خبری شهید یاران، با احترام به همهی دلسوزان انقلاب و کشور، از اصولگرایان و اصلاحطلبان دعوت میکند تا با عبور از اختلافات جزئی و سلیقهای، بر مبانی مشترک انقلابی تکیه کرده و با همدلی و همافزایی، ایران اسلامی را در مسیر پیشرفت، آبادانی و سربلندی یاری رسانند. دوران منازعات بیثمر گذشته است و امروز، دشمنان این مرز و بوم در کمین نشستهاند تا از شکافهای موجود سوءاستفاده کنند.
“من”های جناحی، هیچگاه به اندازهی “ما”ی ملی، قدرتمند نخواهند بود. ملت ایران، ملت بزرگی است که توانسته با تکیه بر ایمان، وحدت و رهبری، بزرگترین چالشها را پشت سر بگذارد. امروز نیز، با بازنگری در هویت “انقلابی بودن” و پذیرش اینکه میتوان “اصلاحطلب” بود و همزمان “اصولگرا”، میتوانیم مسیری نو را آغاز کنیم.
بیایید همه یک “اصلاحطلب اصولگرای انقلابی” باشیم؛ کسی که هم به مبانی و اصول پایبند است و هم به دنبال تحول و پیشرفت؛ کسی که هم به حفظ ارزشها اهمیت میدهد و هم به رفع مشکلات مردم؛ کسی که هم ریشههای در تاریخ انقلاب را دارد و هم نگاهی به افقهای آینده. این چنین است که میتوانیم ایران را قویتر، سرافرازتر و سرآمد سازیم. گام برداشتن در این مسیر، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای بقا و پیشرفت این ملت سرافراز است.
صاحب امتیاز پایگاه خبری شهید یاران
ابراهیم باصری
Wednesday, 3 September , 2025