دکتر رضیان با بیان اینکه کسانی که مرا می شناختند می گفتند: با این مدرک وحجم سنگین کاری که در موکب هست چرا به کربلا میروی اظهار داشت در پاسخ به آنها گفتم: مدرکم،جسمم و جانم هیچ یک برای خودم نیست و سر و جانم فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام شود.و به خاطر ارادت خاصی […]
دکتر رضیان با بیان اینکه کسانی که مرا می شناختند می گفتند: با این مدرک وحجم سنگین کاری که در موکب هست چرا به کربلا میروی اظهار داشت در پاسخ به آنها گفتم: مدرکم،جسمم و جانم هیچ یک برای خودم نیست و سر و جانم فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام شود.و به خاطر ارادت خاصی که به آقا و مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها دارم دوست دارم نوکری زائرانش را بکنم.
بدرالسادات رضیان پزشک عمومی و کارشناس فیزیوتراپی است که به عنوان مسئول کادر پزشکی در موکب حضرت زهرا (س)اصفهان در ایام اربعین مشغول خدمت رسانی به زائران اباعبدالحسین علیه السلام است که خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران گفتگویی با این پزشک خدمتگذار اهلبیت داشته که در زیر به شرح آن میپردازیم:
رضیان با بیان اینکه چند سالی هست که در موکب های ایام اربعین خدمت رسانی میکنم اظهار داشت: این علاقه شخصی من است و آن را قدم کوچکی در راه خانم حضرت زهرا میدانم.
وی افزود: الان یک هفته است که من در موکب حضرت زهرا اصفهان مستقر شدم و روزانه نزدیک به هشتصد تا نهصد نفر مراجع داشتیم.
رضیان ادامه داد: سال های قبل از کرونا روزانه تا سه هزار مراجع هم داشتیم و سال ۹۸اکثر مراجعین ما کرونایی بودند و شرایط کرونا را داشتند اما به لطف خدا و آقا ما دچار این بیماری نشدیم.
پزشک موکب حضرت زهرا سلام الله علیها بیان کرد: امسال بیشتر مراجعات به علت سرماخوردگی است و در حد تب و لرز وسرفه و گلو دردو مواردی از این قبیل است و علاوه بر آن دیابت ،پانسمان و اسپاسم پا که در پیاده روی برای افراد ایجاد شده را درمان می کنیم.
وی در ادامه به وجود موارد حاد در بین بیماران نیز اشاره کرد و خاطر نشان کرد: مواردی بودند که بسیار سخت و حاد بودند که به لطف خداوند حل شد.
رضیان از خانمی یاد کرد که مشکل قلبی داشته و باید آنژیو می شد اما گفته بود بعد از بازگشت از کربلا این کار را میکنم و اینجا در موکب حضرت زهرا سلام الله علیها پس از استقرار حالش بد شده بود وکاملا نبض و قلب را از دست داده بود و دچار موت کامل شده بود که به لطف خدا و آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام با شوک و دیگر اقدامات خاص پزشکی ایشان را برگردانده بود و خدا عمر دوباره ای به او داده بود.
وی همچنین از درمان سوختگی حاصل از آتش سوزی که برای عرب ها در موکب مجاور ایجاد شده بود گفت و اضافه کرد: علاوه بر این موارد در قسمت آقایان موکب نیز چون گروه پزشکی آقایان هنوز نبودند اگر موردی بود که احتیاج به درمان داشت به ما مراجعه می کردند و آنها را درمان می کردیم.
این پزشک خدمتگذار اباعبدالحسین علیه السلام در ادامه از یکی از خادمان این موکب یاد کرد که علی رغم اینکه فشار بالا داشته به آن بی اهمیت بوده و با مراجعه به موکب های دیگر سرم قندی نمکی زده بود و این منجر به بالا رفتن فشار وی شده بود و او را دچار سردرد شدیدکرده بود اما او را تحت نظر گرفته و فشار او که نوزده روی شش بود رابه فشار دوازده رسانده و وضعیت او کنترل را کنترل کردند.
وی همچنین از درمان های سنتی برخی افراد به صورت غلط یاد کرد و اظهار داشت: موردی داشتیم که در اثر ماساژ غلط و زیاد ومصرف داروی گیاهی اشتباه تا حد چون پیش رفته بود ولی او را نیز درمان کردیم و خدا راشکر خوب شد.
رضیان با بیان اینکه در هشت روز اول درمانگاهی درکار نبود و ما با داروهایی که خودمان آورده بودیم در گوشه ای از موکب مردم را درمان می کردیم و کل این هشت روز چهار ساعت هم خواب نداشته اذعان کرد: پس از آن هشت روز درخواست ایجاد درمانگاه دادیم و خوشبختانه با تشکیل درمانگاه نیرو های کمکی کادر پزشکی نیز به ما ملحق شدند و در حال حاضر چون اکثر نیروهای ما پرستار هستند باز هم باید خودم نظارت داشته باشم.
وی اظهار کرد: با توجه به اینکه بنده مدرکم را از کانادا گرفتم و دوستان می دانستند که من در امور خانه هم خیلی اذیت نمی شوم اما با حضور موکب حضرت زهرا و خدمت رسانی به زائران اربعین بسیار اذیت خواهم شد به من میگفتند چرا به عنوان پزشک به عراق میروی که حجم کار سنگین است؟ اما من در پاسخ به آن ها میگفتم: مدرکم،جسمم و جانم هیچ یک برای خودم نیست و سر و جانم فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام شود.و به خاطر ارادت خاصی که آقا و مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها دارم دوست دارم نوکری زائرانش را بکنم.
رضیان در ادامه از لطفی که امام حسین نسبت به خود او در سال گذشته داشته یاد کرد و گفت: سال گذشته همسرم را در اثر کرونا از دست دادم و وقتی میخواستم به کربلا بیایم فرزندانم گفتند اگر می شود نرو و من سفرم را کنسل کردم تا یک روز مانده به اربعین که نذری را در خانه میپختم که فرزندم گفت ما با دوستان میخواهیم به کربلا برویم و من اشک در چشمانم جمع شد و گفتم من را هم میبرید گفتند شما هم با ما بیا و وقتی رفتیم در مرز به علت ازدحام نمیگذاشتند کسی عبور کند و وقتی دیدیم حضور ما در مرز بی فایده است تصمیم به بازگشت گرفتیم که در نزدیکی شهر مجلسی تصادف شدیدی کردیم و من از ماشین به بیرون پرتاب شدم و دنده های من شکست و ریه ام آب آورد و کبدم خونریزی داخلی کرد و پزشکان از من قطع امید کردند و من که باید حداقل چندین ماه در بستر بیماری می بودم یک ماهه درمان شدم ومن این را عنایت خاص آقا نسبت به خودم میدانم و اینکه در این یک هفته شبی نیم ساعت بیشتر خواب نداشتم و با تمام توان به همهی زائران عرب و ایرانی هم برایم فرقی نمیکند ،سعی کردم خدمت رسانی کنم،همه از لطف اباعبدالله الحسین علیه السلام است.
خبرنگار: الهام خانی
Tuesday, 29 October , 2024