شهیدی که توفیق شهادت نداشت «…به او گفتم که مادر بگذار بعد از امتحانات خرداد به جبهه برو. گفت: نترس، من شهید نمیشوم، من توفیق شهادت را ندارم! به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، «هل من ناصر ینصرنی؟»؛ این ندایی بود که حسینبنعلی (ع) در عاشورای ۶۱ هجری سر داد، درست زمانی که دیگر […]
شهیدی که توفیق شهادت نداشت
«…به او گفتم که مادر بگذار بعد از امتحانات خرداد به جبهه برو. گفت: نترس، من شهید نمیشوم، من توفیق شهادت را ندارم!
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، «هل من ناصر ینصرنی؟»؛ این ندایی بود که حسینبنعلی (ع) در عاشورای ۶۱ هجری سر داد، درست زمانی که دیگر یار و ناصری برایش باقی نمانده بود؛ اما شاید میدانست ۱۴ قرن بعد یارانی به تعبیر خمینی کبیر، از گهواره برمیخیزند و به نصرت اسلام میشتابند، حسینی که با نثار خونش به ما فهماند کربلا همینجاست، جایی که اگر شهدا خون خود را فدا نمیکردند از اسلام حسین(ع) چیزی باقی نمیماند؛ شهید رضا بشارت، جوان حسینیای که اقتدا به مولایش کرد، رضا بشارت فرزند حسین.
مادر شهید درباره زندگینامه این شهید و خصوصیات اخلاقیاش میگوید: «شهید رضا بشارت در یک خانواده مذهبی در محله طوقچی اصفهان و در صبح جمعه در تاریخ ۱۳۴۲/۵/۴ پا به عرصه وجود گذاشت. وی در ماه محرمالحرام به مجالس عزاداری سرور شهیدان امام حسین علیه السلام میرفت. در ایام انقلاب در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکرد. چندین بار به دست مزدوران شاه افتاد و پایش نیز مجروح شده بود.
هرگز دروغ نمیگفت و از افراد جلف خوشش نمیآمد و در عوض از محافل و مجالس مذهبی خیلی خوشش میآمد. دوره ابتدایی و راهنمایی را سپری کرد و سپس وارد هنرستان صنعتی کاوه شد. به کلاسهای ایدئولوژی و بسیج مدارس میرفت.
در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۴ برای مکانیکی به پشت جبهه اعزام شد، ولی چون زیاد نیاز نبود بعد از چهار روز برگشت و در ناحیه ۸ بسیج اصفهان نام نویسی کرد. در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۱۵ به پادگان غدیر اصفهان جهت آموزش دوره نظامی رفت و بعد از ۲۵ روز به جبهه بازگشت.
به او گفتم که مادر بگذار بعد از امتحانات خرداد به جبهه برو. گفت: نترس، من شهید نمیشوم، من قابلیت و توفیق شهادت را ندارم. ولی در نهایت ایشان در تاریخ ۱۳۶۱/۲/۱۲ به طرف جبهه جنوب حرکت کرد و بلافاصله به خط مقدم در جبهه دارخوئین رفت و روز ۱۳۶۱/۲/۱۸ در عملیات بیتالمقدس به شهادت رسید.»
شهید رضا بشارت در فرازی از وصیتنامه خود اینچنین مینویسد: «اینجانب رضا بشارت یک فرد ناچیز که اگر خدا قبول کند با آگاهی کامل راهی جبهه حق علیه باطل و ایمان علیه کفر شدم که امیدوارم توانسته باشم با خون خود درخت اسلام را آبیاری کرده باشم و امیدوارم من هم مانند یاران امام حسین علیه السلام باشم که در شب عاشورا وقتی که امام حسین علیه السلام به یارانش فرمودند که فردا همگی شهید خواهیم شد ۷۲ تن بودند که امام را یاری کردند و همگی شهید شدند.
و من هم وقتی که احساس کردم که وجودم در جبهه حق علیه باطل بهتر به درد میخورد به جبهه رفتم و به ندای امام لبیک گفتم تا بتوانم دِین خود را به دین اسلام ادا کنم و به خدا نزدیک شوم، باشد که مورد قبول خداوند قرار گیرد.»
آری؛ این سرنوشت نیکو گوارای وجود آنانی که باکی از به آغوش کشیدن مرگ نداشتند و با شوق سر به زانوی مولای خود، با خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند؛ هنیاً لکم!
Tuesday, 29 October , 2024