به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان اصفهان، نشست «روایت مادری» با نقد و بررسی کتاب «لبخند مادرانه» اثر اشرف سیف الدینی با حضور حجت الاسلام و المسلمین رمضانعلی معتمدی، سرپرست اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان اصفهان؛ محمدعلی احمدی، فرماندار اصفهان؛ سرهنگ محمد رضائی، مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های […]

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان اصفهان، نشست «روایت مادری» با نقد و بررسی کتاب «لبخند مادرانه» اثر اشرف سیف الدینی با حضور حجت الاسلام و المسلمین رمضانعلی معتمدی، سرپرست اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان اصفهان؛ محمدعلی احمدی، فرماندار اصفهان؛ سرهنگ محمد رضائی، مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان؛ حجت الاسلام رحمت ا.. صادقی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت صاحب الزمان (عج)؛ اشرف سیف الدینی، نویسنده کتاب؛ مادر شهیدان محمود، مجید و سعید امینی نور، مادر شهیدان احمد و محمود امین پور، مسئولان استانی و شهرستانی و جمعی از شاعران و علاقه مندان حوزه دفاع مقدس به میزبانی استان اصفهان برگزار شد.
سرپرست اداره کل کتابخانه‌های عمومی اصفهان در این مراسم ضمن خوش آمدگویی به مدعوین و تبریک فرارسیدن ماه مبارک ذی الحجه گفت: در آیات ۶۳ و ۶۴ سوره مبارکه فرقان ۱۲ صفت از صفات ویژه «عباد الرحمن» بیان شده است و خداوند بندگان خوب خود را معرفی می کند.
حجت الاسلام و المسلمین معتمدی با اشاره به برخی از صفات بندگان خوب خدا بیان کرد: عباد الرحمن کسانی هستند که در زمین با تواضع راه می روند که مصداق این صفت پیامبران، ائمه اطهار و شهدا هستند.
وی در ادامه گفت: انقلاب اسلامی به برکت خون شهدا اقتدار و عظمت خود را در جهان به دست آورده است و تکریم از مادران بزرگوار شهدا وظیفه ای تردید ناپذیر است.
اشرف سیف الدینی، نویسنده کتاب «لبخند مادرانه» نیز در این نشست گفت: این کتاب ماحصل دوستی ها و همدلی با مادران شهدا است. نقش مادران شهدا در دفاع مقدس کمتر از رزمندگان نیست.
وی ادامه داد: «لبخند مادرانه» روایت سیره و سبک زندگی مادران شهدایی است که عاشقانه زندگی کردند و عارفانه درس اخلاق و تربیت به کودکانشان آموزش دادند.
سیف الدینی تصریح کرد: واژه «روایت مادری» بسیار پر مفهوم است. خاطرات و روایت های مادران رزمنده گنجینه های ارزشمندی است که با ثبت این خاطرات، سیره شهدا و ارزش های دوران دفاع مقدس به نسل های آینده منتقل می شود.
محمدعلی احمدی، فرماندار اصفهان نیز در این نشست ضمن تشکر از برگزاری جلسه و ابراز امیدواری برای تداوم چنین برنامه هایی گفت: شهدا در همه عرصه های زندگی الگو هستند. زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا وظیفه معنوی ماست که انسان های بزرگ با نوشتن سیره زندگی شهدا به این وظیفه جامه عمل پوشانده اند.
وی ادامه داد: در سایه تعامل و همراهی همه دستگاه های اجرایی و استفاده از تمامی ظرفیت های استان، باید به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه پرداخت.
سرهنگ محمد رضائی، مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان نیز در این نشست با اشاره به ۲۴ هزار شهید استان اصفهان بیان کرد: هنگامی که سخن از قهرمانی های رزمندگان و شهدا می شود، باید یادآوری کنیم که در دامن پر مهر مادران، چنین دلاورانی تربیت شده اند.
وی در ادامه گفت: اکنون که شهدا در میان ما نیستند اما وجود مادران شهدا سراسر خیر و برکت است و امیدواریم خداوند به همه توفیق دهد که راه شهدا را بشناسیم و ادامه دهیم.

حجت الاسلام رحمت ا.. صادقی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت صاحب الزمان (عج) نیز در این ضمن جلسه تآکید بر برگزاری چنین جلساتی، به بیان خاطراتی از مادران و همسران شهدا و همچنین شهید سردار حاج قاسم سلیمانی پرداخت.
مادر شهیدان امینی نور و مادر شهیدان امین پور نیز در این نشست بخشی از خاطرات فرزندان خود را روایت کردند.

آزاده سالمی نیز در این مراسم به شعر خوانی پرداخت که در ادامه آمده است:
مادرت غرق حیرت و اندوه
قاب عکس تو را بغل کرده است

پدرت روی تخت خوابیده
مدتی می شود عمل کرده است

چشمهایش هنوز کم سویند
باز هم سرفه می کند اما

زیر لب عاشقانه می گوید
یا علی یا حسین یا زهرا

خنده هایش همیشه مصنوعی
گریه اش دردناک و طولانیست

او زن روزهای ناآرام
او زن روزهای طوفانیست

از تو با یک پلاک می سازد
زن تنهای بی قراری و درد

با نگاهش مداوم می گوید
پسر نازنین من برگرد
آخر روزهای پاییزی
آفتابش غروب خواهد کرد

در گلوی ترنم هر ابر
بغض تلخی رسوب خواهد کرد

تا بفهمی که داغ یعنی چه
مادر یک شهید باید بود

امتحان داد و استقامت کرد
عاشق و روسپید باید بود

شعرخوانی مریم کرباسی نجف آبادی نیز از دیگر برنامه های جنبی در ادامه این نشست بود:
دلواپسیم‌ تا خبرت‌ را بیاورند
یک‌ ذرّه‌ از شُکوه‌ِ پَرت‌ را بیاورند

از آسمان‌ِ تیره‌ی‌ چزّابه‌ها، مگر
روزی‌ پرنده‌ها اثرت‌ را بیاورند

مادر همیشه‌ زمزمه‌ می‌کرد با پدر :
«آماده‌ نیستی‌ پسرت‌ را بیاورند؟»

هِی‌ وعده‌ داده‌اند فلان‌ روز، صبح‌، عصر
هِی‌ وعده‌ داده‌اند سرت‌ را بیاورند!

این‌ روزها به‌ خاطر تو روزنامه‌ها
سر در گم‌اند تا خبرت‌ را بیاورند

باید که‌ صفحه‌ صفحه‌ بگریند تا کمی‌
از روزگارِ مختصرت‌ را بیاورند

می‌خواستم‌ که‌ عکس‌ تو را صبر می‌کنم‌
تصویر شاعرانه‌ترت‌ را بیاورند

گفتنی است، در پایان این محفل از خانواده های شهیدان امینی نور و امین پور، نویسنده و شاعران تجلیل شد.