گره کور دلم دست تو را می‌طلبد

بشنوید از قصه دلبری روایت زندگی حاج عمار

طرفدار زیاد داشت اما به نظر من هیچ جذابیتی توی وجودش پیدا نمی‌شد.
شنیده بودم از طرف خانم‌ها چند تا خواستگار داشت که مستقیم بهش گفته بودند… اونم وسط دانشگاه.
پیش خودم می‌گفتم چه معنی داره دختر بره به یه پسر بگه باهام ازدواج کن.
از تیپش خوشم نمیومد انگار با ماشین زمان رفته بود وسط دهه ۶۰ و پیاده شده بود و همون جا مونده بود.
معراج شهدام که انگار ارث پدرش بود هر موقع می‌رفتیم با رفقاش اونجا می‌پلکید به نظرم میومد یه آدم خشک مقدسه، خیلیا می‌گفتن مداحی می‌کنه، بچه هیئتیه میره تفحص شهدا. من می‌خندیدم و پیش خودم می‌گفتم نه همچین آش دهن سوزیم نیست…

اتمام قسمت اول…
این داستان ادامه دارد….

گوینده: فاطمه قائمی فر
تهیه‌کننده: ابراهیم باصری