مصطفی هادوی متخلص به «شهیر اصفهانی» شاعر معاصر، علاوه بر تبدیل خانه خود به نمایشگاه کتب تالیفی خود تلاش بسیاری در جهت ایجاد خانه ادبیات در مرکز تحقیقات معلمان کرده است ولی متاسفانه از سوی مسئولین همکاری لازم نشده است. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، مصطفی هادوی متخلص به «شهیر اصفهانی» شاعر معاصر،پیش […]

مصطفی هادوی متخلص به «شهیر اصفهانی» شاعر معاصر، علاوه بر تبدیل خانه خود به نمایشگاه کتب تالیفی خود تلاش بسیاری در جهت ایجاد خانه ادبیات در مرکز تحقیقات معلمان کرده است ولی متاسفانه از سوی مسئولین همکاری لازم نشده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، مصطفی هادوی متخلص به «شهیر اصفهانی» شاعر معاصر،پیش از ظهر امروز در جمع اصحاب رسانه با اشاره اینکه تاریخ ادب و فرهنگ و ادبیات کشور ما شش هزار ساله است اظهار داشت: آغاز ادبیات مکتوب ما از زمان رودکی است که به ابو الشعرا معروف است.
وی افزود: رودکی شاعری نابینا ولی حال او اعجاب انگیز بود.
نظامی در کتاب چهارمقاله در قسمت شعر و شاعری مطرح کرده که رودکی یک میلیون و سیصد هزار بیت شعر دارد.
وی افزود: آثار بسیاری از شعرا و ادبای مختلف موجود بوده که متاسفانه در اثر جنگ ها و درگیری ها از بین رفته است.
این شاعر معاصر در ادامه از«صائب» یاد کرد و گریزی به کتاب
« مکتب صائب» زد و اظهار داشت: برای تهیه این کتاب دوازده سال زحمت کشیدم ولی «در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را» و این کتاب در مدت بزرگداشت صائب اصلا مطرح نشدو صائب را مسکوت گذاشتند و پشت گرد زمان پنهان کردند و این کتاب رونمایی نشد.
وی صائب را از عجایب روزگار دانست و اظهارداشت: سبک صائب« طرز تازه و نو» بود و هیچ کس در زیر آسمان از نظر نازک خیالی و باریک اندیشی به مقام صائب نمی رسد.
هادوی ادامه داد: صائب دویست هزار بیت شعر دارد که صد و بیست هزار بیت آن محقق شده و هشتاد هزار بیت آن را محمد قهرمان در شش دفتر آورده است و عجیب است که دو هزار بیت در مورد اصفهان دارد ولی به صائب تبریزی معروف است.
وی افزود: مزار صائب در گذشته ناشناخته اما مورد احترام بوده است و استاد همایی در سال۱۳۴۵ متوجه می شوند که این مزاری که از جانب مردم بسیار مورد احترام است مزار صائب است که در خانه شخصی وی بوده است امادوباره در پشت گرد زمان افتاد و اینقدر به او بی مهری کردند که گفتند او تبریزی است.
وی افزود: من تاکید دارم که بنویسید مولانا صائب ،نه اصفهانی ونه تبریزی چرا که خود صائب نیز گفته بود که من نه اصفهانی و نه تبریزی بلکه جهانی هستم.

شهیر اصفهانی در ادامه از کتاب دیگر خود « گنجینه درخشان شعر و ادب اصفهان» یاد کرد و گفت: حدود بیست سال برای تهیه این کتاب زحمت کشیدم و اولین چهره ای که در این کتاب آوردم دکتر اسماعیل آذر بود و خود ایشان نیز مقدمه ای بر این کتاب نوشتند ونوشتن این کتاب که بعد از کتاب تذکره، در سال هشتاد آغاز شد و در سال ۹۵ابتدا در سیتی سنتر و بعد در آموزش و پرورش و بعد در حضور خانواده شهدا از آن رونمایی شد.
شاعر معاصر اصفهان که چهار سال است خانه خود را به نمایشگاه کتب تالیفی خود تبدیل کرده و خود مستاجر است و در این مسیر مورد حمایت هیچ کس قرار نگرفته در ادامه از تلاش برای ایجاد خانه ادبیات در مرکز تحقیقات معلمان و موزه آموزش و پرورش خبر داد و گفت: ده هزار کتاب نفیس دارم که آن ها را به موزه آموزش و پرورش هدیه کرده ام و که در جایگاهی با عنوان خانه ادبیات نگهداری شود و مورد دید آیندگان قرار گیرد.
وی ادامه داد: در موزه اتاقی انباری مانند است که قرار شد این اتاق را تمیز و منظم و قفسه بندی کنند تا من کتاب هایم را در آن قرار دهم وسر درب آن را خانه ادبیات نامگذاری و کاشی کاری کنند.
شهیر اصفهانی با بیان اینکه ادبیات تجلی اندیشه جامعه است و هر جامعه که ادبیات خود را از دست داد تاریخ خود را هم گم می‌کنداذعان کرد:جهت پیگیری این کار به شهردار مراجعه کردم و آقای قاسم زاده گفتند من شاگرد شما بوده ام و برای معاون فرهنگی شهرداری اصفهان یاد داشتی نوشتند که فورا اقدام شود ولی آقای شاهمرادی هنوز هیچ اقدامی انجام نداده اند و چند مرتبه هم تا پشت درب اتاق آقای شاهمرادی رفته ام ولی هنوز جوابی نگرفته ام.
وی تاکید کرد: هدف بنده این است که این آثار ماندگار شودو به عنوان یک حرکت فرهنگی بماند ولی متاسفانه دیگران همکاری نمیکنند.
هادوی بیان داشت: هشتم اردیبهشت سال ۱۳۱۹ چشم به جهان گشودم و حرکت فرهنگی من در سال ۱۳۳۲ همراه با برادرم به انجمن ادبی کمال رفتیم حدود ده تا دوازده ساله بودم که وارد آن مکتب شدم و گوش تا گوش اساتید بزرگ شعر خوانی میکردند و صغیر به من گفت تو هم شعری داری به او گفتم قابل خواندن نیست گفت: هر چه سرودی بخوان و سروده من این بود :
«تو به عالم یگانه فرزندی/که گذشتی زجان و فرزندت/در صف کربلا علم کردی /کودک شیرخوار دلبندت/این قیام شکوهمندتو بود / درس آزادگی به انسان داد/ کربلا و شهادت تو به حق/ رونق دیگری به قرآن داد/ هادوی از خدای خود خواهد / در حریم تواش پناه دهد / چون تو هستی شفیع روز نجات /تو به همه نامه‌اش سیاه بر»صغیر دستش را بر سر من گذاشت و گفت: من صغیر هستم و تو شهیر باش.
خبرنگار: الهام خانی