حجت الاسلام روانبخش گفت: ما امروز شاهدیم که بعضی از مدعیان عدالتخواهی حتی در برابر امام مسلمین و ولی خدا صف آرایی می‌کنند؛ چون منافع خودشان را در خطر می‌بینند.اشاره: عدالت خواهی آنجا به انحراف می‌رود که ظالم به جای عادل قرار بگیرد. عدالت خواهی راستین و حقیقی آن است که در زمان معین و […]

حجت الاسلام روانبخش گفت: ما امروز شاهدیم که بعضی از مدعیان عدالتخواهی حتی در برابر امام مسلمین و ولی خدا صف آرایی می‌کنند؛ چون منافع خودشان را در خطر می‌بینند.
اشاره: عدالت خواهی آنجا به انحراف می‌رود که ظالم به جای عادل قرار بگیرد. عدالت خواهی راستین و حقیقی آن است که در زمان معین و در مکان معین از فرد درست مطالبه به حق خود را مطرح کنید؛ نه اینکه در زمان و مکان نادرست دست به هوچی‌گری و آشوب بلند کنید و انگشت اتهام به سوی تمام ارکان نظام بگیرید. بدترین شکل فرار از پاسخگویی زیر پرچم عدالت خواهی است. بدیهی است سارقی که به جای منصب قاضی بنشیند، هیچگاه دستگیر و محاکمه نخواهد شد.

از این رو به گفتگو باحجت‌الاسلام قاسم روانبخش، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) پرداخته تا با وی پیرامون مفهوم شناسی عدالت، اهمیت و جایگاه آن صحبت کنیم.

ـ جریان عدالت‌خواهی واقعی و درست چه مشخصاتی دارد و چطور می‌تواند پیشرفت را محقق سازد؟

عدالت خواهی همچون پرچمی است که همواره به دوش پیامبران الهی، ائمه اطهار و پیروان راستین آن‌ها قرار داشته است. همیشه هم صادقانه‌ترین نشانه پیروی از رسولان الهی در زیر این پرچم صورت پذیرفته است. افراد از هرگونه خودنمایی، شهرت، هواهای نفسانی و … پرهیز می‌کردند و تلاش آن‌ها بر این بود که خالصانه برای تحقق عدالت فعالیت کنند.

امروزه پرچم عدالت خواهی بر دوش ولی فقیه و جانشین امام زمان قرار دارد. پیروان راستین ایشان که این پرچم را به دوش می‌کشند، صادقانه در راه تحقق عدالت در حال گام برداشتن هستند. شخص رهبری معظم انقلاب در سال‌های اخیر اگر به سایت ایشان هم مراجعه کنیم، خواهیم دید ایشان اولین کسی است که شعار عدالت طلبی را بعد از امام مطرح فرمودند.

اگر واژه عدالت یا عدالت خواهی را در سایت رهبر انقلاب جستجو کنید متوجه خواهید شد که ایشان صدها بار از این واژه استفاده کرده‌اند. ایشان نخبگان، خواص، بسیجیان و آحاد مردم را به عدالت طلبی دعوت کرده‌اند. رهبر معظم انقلاب در دوران دولت آقای هاشمی بر بحث عدالت تأکید می‌کردند.

ایشان می‌دیدند که سیاست‌های دولت از عدالت فاصله گرفته است. دولت آقای هاشمی شعار توسعه می‌داد، منتهی او در عمل توسعه منهای عدالت را دنبال می‌کرد. همان زمان رهبر معظم انقلاب فرمودند که این توسعه و شعار عدالت مانند سرکنگبین نیست که در ابتدا یکی را بزنید و سپس دیگری را درست کنید. توسعه و عدالت هردو باید همراه یک دیگر باشند. عدالت و توسعه بایستی باهمدیگر حرکت کنند و اگر جدا از هم باشند، راه به جایی نمی‌برد.

به همین جهت ایشان همواره از همان زمان تأکید کرده‌اند که عدالت را همراه با توسعه پیش ببریم. منتهی آقای هاشمی در نظر خود، توسعه غربی و توسعه منهای عدالت بود. او می‌گفت ما کشور را پیش ببریم تا توسعه بدهیم، سپس بعداً عدالت را به آن اضافه می‌کنیم. در مقابل رهبر انقلاب فرمودند این شدنی نیست. همواره شعار عدالت طلبی و عدالت خواهی دغدغه رهبر معظم انقلاب بوده است.

توصیه‌ای که می‌توان الآن گفت این است که متأسفانه بعضی افراد همین شعار عدالت خواهی را گرفته‌اند و آن را با انگیزه‌های دیگری مطرح می‌کنند. برای مثال آن‌ها از عدالت خواهی با عنوان حرکتی برای کسب شهرت و پیدا کردن اسم و رسم یا ایجاد یک گروه خاص استفاده می‌کنند.
حتی گاهی عدالت خواهی و عدالت طلبی آن‌ها برای مقابله با نظام، انقلاب و ولی خداست و این در حالی است که ایشان این شعار را ایجاد و مطرح کرده‌اند. من فکر می‌کنم که مهم‌ترین شاخصه عدالت طلبی که رهبر معظم انقلاب دنبال می‌کنند، عدالت طلبی به حق و منصفانه است؛ نه عدالت طلبی از روی جهل، غفلت و انگیزه‌های دیگر.

خود امام مسلمین باید محور عدالت طلبی باشد. اگر از امام مسلمین و از ولی فقیه فاصله گرفتیم، این عدالت طلبی به ضد خود تبدیل می‌شود. همین افرادی که در صدر اسلام دور شعار عدالت طلبی جمع شدند کارشان به خوارج کشیده شد. آن‌ها به مقابله کردن با ولی خدا پرداختند و از او تندتر حرکت کردند. همین افراد شمشیر خود را بر روی امیرالمؤمنین علی (ع) کشیدند. به نظر من این دو شاخص، شاخص‌های مهمی هستند که باید به آن توجه کرد.

ـ جریاناتی که به ظاهر تلاش می‌کنند خود را عدالت‌خواه نشان بدهند، چطور جلوی موتور محرکه پیشرفت کشور را می‌گیرند و به انقلاب اسلامی ضربه می‌زنند؟

وقتی که کسی این شعار را دست بگیرد و عدالت طلبی و عدالت خواهی واقعی هدف او نباشد، طبعاً او برای کسب شهرت و به تعبیر دیگر برای باز کردن مغازه‌‎ای با نام عدالت طلبی و عدالت خواهی به این شعار خواهد پرداخت. در آن وقت هر چیزی که با مواضع او در تعارض باشد با آن مقابله می‌کند. حتی اگر چنین کسی که خودش را با این شعار مطرح کرده باشد، کسی یا مانعی سر راه خودشان و مانع پیشرفت حزب و گروهشان ببینند، این افراد با او هم مقابله می‌کنند.

آنچه که ما امروز شاهد آن هستیم این است که بعضی از مدعیان عدالت خواهی حتی در برابر امام مسلمین و ولی خدا صف آرایی می‌کنند؛ چون منافع گروهی و جمعی خودشان را در خطر می‌بینند و به همین جهت حاضر هستند حتی به روی امام مسلمین که محور عدالت طلبی است، شمشیر بکشند. آن‌ها هر روز به انواع جنگ‌های روانی و حتی اگر دست‌شان برسد به جنگ‌های فیزیکی اقدام می‌کنند، چنان که خوارج این کار را کردند. قاعدتاً آن‌ها نمی‌توانند عنصر پیشرفت جامعه باشند؛ بلکه خود این افراد در برابر پیشرفت جامعه می‌ایستند و مانع از آن می‌شوند.

تعریف دقیق شما از حوزه انقلابی چیست و چطور می‌توان آن را دربرابر حوزه سکولار محقق کرد؟

اولین بار نیز این واژه توسط شخص رهبر معظم انقلاب اختراع و ابداع شد. حوزه انقلابی حوزه‌ای است که در جهت آرمان‌های اسلام و آرمان‌های انقلاب اسلامی به درستی حرکت می‌کند. حوزه انقلابی حوزه‌ای است که به دنبال اهداف اسلام و اسلام ناب محمدی می‌رود. این حوزه تلاش می‌کند و همواره و به‌روز آماده است. اگر یک روز به حوزه انقلابی نیاز بود قبل از آنکه بدان گفته شود، او خودش را برای آن نیاز آماده کرده است؛ چه نیازهای فکری و چه نیازهای تبلیغی.

حوزه انقلابی همیشه آماده و مسلح در میدان حضور دارد. حوزه انقلابی حوزه‌ای است که وقتی از سوی جریان‌های بیرونی نظام تهدید می‌شود، سینه خود را سپر می‌کند. حوزه انقلابی حوزه‌ای است که وقتی اغتشاشگران و فتنه‌گران در داخل به نظام اسلامی و انقلاب اسلامی حمله‌ور می‌شوند، او زودتر از همه سینه خود را سپر می‌کند و از این دستاورد بزرگ ملت ایران که بیش از ۱۴۰۰ سال است از آن می‌گذرد و همه گذشتگان ما انتظار چنین دستاوردی یعنی تشکیل نظام اسلامی را می‌کشیدند، با جان و دل، با قلم و بیان و زبان و با تمام وجود از این دستاورد عظیم دفاع می‌کنند.

حوزه انقلابی در برابر حملات بیگانگان و حملات سرسپردگان آن‌ها به اسلام و انقلاب بی‌تفاوت نمی‌نشیند و تماشاگر حمله یا هجوم آن‌ها به اسلام و انقلاب نیستند؛ بلکه آنها جلوتر از همه در صف مقدم ایستاده‌اند. همان‌طور که روحانیت در اصل انقلاب در صف مقدم در جلوی مردم در برابر شاه و استکبار ایستادند، امروز هم در همه عرصه‌ها حوزه انقلابی باید حضور خود را نشان بدهد.

چطور جریان انحرافی احمدی نژاد با وجود این چنین پرونده‌ای و ایستادن‌هایش در مقابل ولی فقیه، ادعای عدالتخواهی پیدا کرده است؟

بعضی از مفاهیم دارای بار ارزشی در جامعه است. برای مثال مفهوم انقلاب، مفهوم عدالت، مفهوم استقلال، مفهوم مستضعف و حمایت از آن، مقابله با ظلم و … مفاهیمی است که در میان مردم دارای ارزش هستند. هر کسی می‌خواهد از این مفاهیم استفاده کند و پرچم آن را بلند کند تا اعتبار و جایگاهی برای خود کسب کند. افراد بسیاری امروز می‌خواهند زیر پرچم عدالت خواهی معروف شوند؛ اما هدف آن‌ها در واقع تأمین منافع خودشان است و به دنبال تفکر عدالت نیستند.