فرمانده‏‌ای دلیر اما گمنام که مالک اشتر لشکر امام حسین (ع) بود سردار شهید حاج علی قوچانی فرمانده تیپ یکم لشکر مقدس ۱۴ امام حسین (ع) بود و زمانی که خبر شهادتش را به شهید خرازی دادند، با چشمانی پر از اشک و با صلابت خاصی گفت: «بنویسید حاج علی قوچانی مالک اشتر لشکر بود.» به […]

سردار شهید حاج علی قوچانی فرمانده تیپ یکم لشکر مقدس ۱۴ امام حسین (ع) بود و زمانی که خبر شهادتش را به شهید خرازی دادند، با چشمانی پر از اشک و با صلابت خاصی گفت: «بنویسید حاج علی قوچانی مالک اشتر لشکر بود.»
 
به گزارش پایگاه خبری شهید یاران؛ سردار شهید حاج علی قوچانی سال ۱۳۴۲ در اراک متولد شد و زمانی که ۶ ساله بود به همراه خانواده به اصفهان نقل‌مکان کرد تا بعدها یکی از نیروهای زبده لشکر مقدس ۱۴ امام حسین (ع) شد.

در دوران نوجوانی، مقارن با دوران انقلاب در تظاهرات شرکت و اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) را پخش می‌کرد. پس از انقلاب برای کمک به مردم مناطق محروم، عازم سمیرم و بویین میاندشت شد.

زمانی که درگیری‌های غرب کشور بالا گرفت، حاج علی که حالا ۱۷ ساله بود، بعد از آموزش نظامی، عازم دهگلان کردستان شد. هنوز غائله کردستان ادامه داشت که دشمن بعثی، مرزهای کشور را آماج حملات خود قرار دارد.

سردار شهید قصه ما به همراه گردان مسلم عازم جبهه جنوب شد؛ حالا سردار شهید حاج حسین خرازی به‌عنوان فرمانده لشکر مقدس ۱۴ امام حسین (ع)، جوانی را یافته بود که علاوه بر گذراندن دوره آموزش نظامی عمومی و تکاوری، از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود.

دوستان و هم‌رزمان شهید قوچانی روایت می‌کنند که در دوران دفاع مقدس، هر زمان به مرخصی می‌رفت، تمام کارهایش را با دوچرخه انجام می‌داد و می‌گفت «وقتی آقای خرازی به‌عنوان فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از ماشین بیت‌المال استفاده نمی‌کند، چطور انتظار دارید من این کار را بکنم.»

گردانی که به خط‌شکن معروف بود

گردانش به گردان خط‌شکن معروف بود؛ هرکجا احیاناً کسی نمی‌توانست عملیات کند، او بود که داوطلبانه به میدان نبرد قدم می‌گذاشت.

در دوران دفاع مقدس، درحالی‌که ۱۸ ساله بود، در عملیات فرمانده‏ی کل قوا شرکت کرد؛ این اولین عملیاتی بود که شهید قوچانی در آن شرکت می‌کرد. در جبهه تکیه‌گاه خوبی برای رزمندگان بود، زیرا شجاعت و جذبه‌اش دلگرمی خاصی به نیروها می‌بخشید.

وی در مدت ۶ سال حضورش در جنگ تحمیلی، در عملیات‌های ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، علی بن ابی طالب (ع)، فتح‌المبین و بیت‌المقدس، فرماندهی گروهان یا گردان را بر عهده داشت.

در عملیات رمضان به‌عنوان فرمانده محور عملیاتی و فرمانده تیپ انتخاب شد و همچنان در عملیات محرم، والفجر یک، والفجر دو و والفجر چهار بر این مسئولیت بود. در عملیات خیبر در مرحله دوم در طلاییه به علت حساسیت منطقه و نقش کلیدی که این محور در کل عملیات داشت، به دستور سردار شهید حاج حسین خرازی، شهید قوچانی که حالا ۲۰ ساله بود، به فرماندهی یک گردان خط‌شکن پیشتاز منصوب شد.

در دوران دفاع مقدس، سردار قوچانی بیش از ۱۲ بار مجروح شد، صورتش بر اثر ترکش، شکافی برداشته بود که تا آخر جای آن باقی بود. پاهای او بارها در اثر تیر و ترکش شکسته شد و هر بار قبل از حمله، خودش گچ پاهایش را باز می‌کرد و خود را به جبهه می‌رساند.

در بیشتر حمله‌ها نقش حیاتی و حساس داشت و با اینکه فرمانده‌ای رشید و کارساز بود، اما بسیار گمنام و ناشناس بود و خود را خدمتگزار کوچک رزمندگان می‌دانست.

سال‌ها شرکت فعالانه و مستمر او در جبهه و درگیری با گروه‌های محارب و منافق در جنوب و غرب، از او فرمانده‌ای شجاع، صبور و رازدار ساخته بود؛ زاهد شب بود و شیر روز، بارها تا مرز شهادت پیش رفت.

منافقان او را شناسایی کرده بودند، چند بار به جان او سوءقصد شد، هر وقت مرخصی می‌آمد پیگیر کارهای جنگ و شناسایی منافقان و عوامل ضدانقلاب بود که در داخل شهرها فعالیت می‌کردند.

وقتی شهادت شهید قوچانی ماندن را برای فرمانده‌اش سخت می‌کند

مادر شهید قوچانی گفته بود که فرزندش را از همان نوجوانی جزو شهدا می‌دانسته و احترام خاصی برای او قائل بوده است؛ بعد از شهادتش نیز سردار شهید حاج حسین خرازی گاهی برای دلجویی به نزد مادرش می‌رفت. شهید خرازی روزی به مادر شهید قوچانی گفته بود که «حسین خرازی، بدون قوچانی، حسین خرازی نیست، از وقتی علی شهید شده است ماندن برای من خیلی سخت است.»

نحوه شهادت سردار قوچانی

بیست و چهارم بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ روز چهارم عملیات والفجر هشت بود و تنور عملیات حسابی داغ؛ همین که متوجه شد ظهر شده، رو به رزمندگان کرد و گفت: وقت نماز است، انگار نمی‌خواست بچه‌ها نمازنخوانده شهید شوند، مانند مولایش حضرت اباعبدالله الحسین (ع).

آتش توپخانه دشمن به همراه حملات شیمیایی شدید شده بود؛ قرار شد رزمندگان گردان حضرت ابوالفضل (ع) یک کیلومتر عقب‌نشینی کنند، شهید قوچانی که مسئولیت محور را بر عهده داشت، می‌خواست با خاطری جمع تا آخرین نفرات را به عقب برگرداند؛ همه‌جا را سرکشی کرد اما سر راه ام‌القصر، تانک‌های دشمن آخرین نفری که قصد عقب‌نشینی از خط را داشت، مورد هدف قرار دادند.

سردارِ شجاع و قهرمان ما در ۲۲ سالگی، در عروجی آسمانی، تماشاگر راز شد و با گلوله مستقیم تانک به شهادت رسید و همان‌طور که خودش آرزو داشت پیکری از او به جا نماند، جاویدالاثر شد.

سردار شهید حاج علی قوچانی فرمانده تیپ یکم لشکر مقدس ۱۴ امام حسین (ع) بود و زمانی که خبر شهادتش را به سردار شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر دادند، با چشمانی پر از اشک و باصلابت خاصی گفت: «بنویسید حاج علی قوچانی مالک اشتر لشکر بود.»