لادت و خاندانجناب آقای حاج ستار حیدری (ره) فرزند مرحوم سعادتعلی، مردی بود با صداقت و دین¬باور و کشاورزی بود سلیم¬النفس، خوش¬قلب، سخاوتمند، متعبد و مقید به حرام و حلال؛ وی با اینکه سال¬ها پیش وفات کرده است ولی هنوز هم نام و یادش با تکریم و حرمت خاصی همراه است؛ سیمای پرفروغ و نورانی […]

لادت و خاندان
جناب آقای حاج ستار حیدری (ره) فرزند مرحوم سعادتعلی، مردی بود با صداقت و دین¬باور و کشاورزی بود سلیم¬النفس، خوش¬قلب، سخاوتمند، متعبد و مقید به حرام و حلال؛ وی با اینکه سال¬ها پیش وفات کرده است ولی هنوز هم نام و یادش با تکریم و حرمت خاصی همراه است؛ سیمای پرفروغ و نورانی و چشمان گریان او یاد آور گریه و عزاداری بر مظلومیت سیدالشهدا بود؛ او عبا بر دوش، صدرنشین محافل بود و قرآن به دست آمادۀ کار در باغ و مزرعه.
از صلب او جوان مردانی برخاستند دیندار و پاک¬دامن و اینک چهارمین فرزند خانواده در سال ۱۳۱۷ شمسی تولد یافت که والد بزرگوار طی مراسم مخصوص نام¬گذاری [که با مجلس سخنرانی و موعظه همراه بود] نامش را «نورالدین» برگزید. وی در دامان پر مهر مادری عفیف و پدری پارسا تربیت یافت.
تحصیلات
در سایۀ سار پدر صالح و در فضای معنوی خانواده، بستر مناسبی برای تربیت این کودک آماده شد و جوانه¬های معرفت و فضیلت از سال¬های آغازین، در دل این کودک جوانه زد و او را مشتاق مذهب و علم و دانش کرد؛ به همین جهت در شش سالگی در «مکتب-خانه» سنّتی معلّم قرآن، سرکار خانم طوعه وفا « که رحمت خدا بر او باد» ، قرآن کریم را آموخت. پس از آن در محضر استاد برجسته و عالم فرزانه حاج «ملانجفقلی راثی¬وفا» معروف به حاج آخوند (یکی از شاگردان برجستۀ آیت¬الله ملاقربانعلی زنجانی بود که پس از پایان تحصیلات در روستای یاد شده اقامت گزید و خدمات دینی علمی و تبلیغی بسیاری ارائه داد. افزون بر فرهنگ¬سازی عمومی تعدادی از طلاب دینی را نیز تربیت کرده است.) به آموزش مقدماتی پرداخت و کتاب¬های معمول آن عصر همانند «تنبیه¬الغافلین» و «نصاب¬الصبیان» را یاد گرفت و سپس به علّت نبودِ مدرسه در روستا، به شهر زنجان رفت و در آنجا تا کلاس ششم ابتدائی تحصیل کرد ولی با پیشنهاد مصرانۀ پدر، به حوزۀ علمیه «مدرسۀ علمیه سیّد» زنجان وارد شد و ادبیات عرب و نحو و صرف و معانی و بیان را از اساتید معروف آن روز همانند: شیخ غلامرضا بیات¬آق¬بلاغی (متولد ۱۳۱۶) و استاد حسین نیرومند و… تلمذ کرد و کتاب درسی «شرح-لمعه» را با موفقیت به پایان برد و به کسوت روحانیت در آمد.
هجرت علمی
پس از پایان مراحل مقدماتی در حوزۀ علمیه زنجان، در سال ۱۳۳۸ به منظور تحکیم مبانی دانش و دست¬یابی به قلّه¬های رفیع علمی، به حوزۀ علمیه قم هجرت کرد و در مدرسۀ حجتیه، رحل اقامت افکند و در دورۀ سطح عالی از اساتید برجستۀ وقت، همانند: استاد شیخ احمد پایانی، مصطفی اعتمادی و استاد سلطانی تلمذ کرد و در فقه و اصول، علم اخلاق، حدیث شناسی، تفسیر، درایه، رجال و تاریخ اسلام، طرقی برگرفت و در سطوح عالی نیز گام¬هایی برداشت و در سلسله درس¬های خارج فقه و اصول آیات عظام حاج شیخ مرتضی حائری فرزند مؤسس حوزه، آیت¬الله گلپایگانی و آیت¬الله نجفی¬مرعشی و آیت¬الله شریعتمداری – که رحمت خدا بر همۀ آنان باد – به مدّت بیش از۱۰سال شرکت جست.
وی در مدّت تحصیل با افراد شایسته¬ای طرح رفاقت ریخت و برخی از خوبان را به دوستی برگزید همانند حاج «سیّد ابوطاهر علوی» (متوفی ۱۳۹۶ش)، سیّد «ا…
فعالیت فرهنگی و تبلیغی
استاد حیدری از زمانی که در متون حوزوی گام¬های مثبتی برداشت و توان علمی و تبلیغی یافت در ایّام ویژۀ تبلیغ [ماه مبارک رمضان، محرم و صفر] در مناطق و روستاهای محروم، به احیای شعائر دینی و تبلیغ تعالیم مذهبی و ارشاد و هدایت مردم پرداخت «روستای بکندی» از روستاهای قزوین نرسیده به شهرستان لوشان. ازجملۀ آن¬هاست؛ وی مدّت چند سال در آنجا مشغول به تبلیغ شد که آثار و برکات زیادی در پی داشته است؛ با این توضیح که زمان طاغوت به مقتضای شرایط ناهنجار و تبلیغ پیوسته، علیه مظاهر دینی و روحانیت، گرایش به مذهب در جامعه ضعیف و کمرنگ شده بود، اهالی «روستای بکندی» نیز نسبت به امور مذهبی کم توجّه شده بودند؛ غیرت دینی رو به افول نهاده بود، در نتیجه مردم به روحانیون بدبین شده بودند و در مراسم مذهبی و مجالس سخنرانی، کمتر حضور می¬یافتند، پیوسته از روحانیون بومی، …
فعالیت سیاسی
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹ از سوی دفتر تبلیغات اسلامی قم، داوطلبانه به منطقۀ پر آشوب کردستان اعزام و مشغول تبلیغ گردید او در این مدّت افزون بر سخنرانی و مشاوره و همکاری با مسئولان نظامی، کلا س¬های عقیدتی سیاسی تشکیل می¬داد و نیروهای اعزامی را از نظر فکری تقویت می¬کرد و این حضور در زمان جنگ نیز ادامه داشت تا وقتی که به عنوان نمایندۀ ولی فقیه در سپاه پاسداران منطقه این استان منصوب شد و از این پس با قدرت بیشتر و در قلمرو وسیع¬تری به فعالیت فرهنگی و سیاسی و نظامی ادامه داد و تمام توان فکری و فیزیکی خود را در دو حوزۀ فرهنگ و سیاست متمرکز کرد:
یکی تألیف قلوب و ایجاد پیوند عملی میان برادران اهل سنّت و شیعه بود که شب و روز در پی تدبیر و چاره¬اندیشی بود؛ به منظور نیل به این هدف، با روحانیون و افراد با نفوذ اهل سنّت، پیوسته جلسات متعدّدی تشکیل می¬داد تا نظر آن¬ها را به انقلاب اسلامی جلب کند و آن¬ها را به وحدت عملی فراخواند و از طرفی با برخی از شیعیان ساده¬اندیش بسترسازی می¬کرد تا آنان را نسبت به برادران اهل سنّت بیش از پیش خوشبین سازد و زخم¬های دیرینۀ ناشی از تفرقۀ استعماری را التیام بخشد.
دومین دغدغۀ حاج آقا حیدری در کردستان، در حوزۀ فرهنگ دینی بود؛ به این معنا که می¬بایست از طرفی مردم منطقه را با الفبای انقلاب اسلامی آشنا سازد و به تعدادی از کُردهای پیشمرگ خمینی که با جان و دل با انقلاب اسلامی همراه شده بودند تغذیۀ فکری بدهد و آن¬ها را در خطوط سیاسی صحیح تثبیت کند و از طرفی با گروه¬هایی منحرف و ضدانقلاب مبارزه نماید؛ از این¬رو به ناچار می-بایست به شهرها و روستاها و مناطق مختلف استان سفر کند؛ روزی در سنندج و روزی در بانه و روز دیگر در سقز و بیجار حاضر می¬شد تا اوضاع را سامان دهد. مسئولیت سنگین او را به شدّت بر می¬انگیخت تا شب و روز در چند جبهه تلاش کند و سرازپا نشناسد و این کار تا سال ۱۳۷۱ همچنان ادامه داشت.
آثار علمی
حاج آقا حیدری به دلیل اینکه بیشتر وقت¬ها در منطقۀ جنگی کردستان و در حال مبارزه و پیکار با ضدانقلاب بود و اوقاتش جهت رتق و فتق امور و حل و فصل مسائل سیاسی یا برای تأسیس مسجد و حسینیه سپری می¬شد، برای کارهای قلمی و نوشتاری و تهیه و تدوین مقاله و تألیف کتاب فرصت کافی نمی¬یافت و حتّی بازنویسی برخی از دست¬نوشته¬هایش را به بعد از بازنشستگی و به روزهای آینده و اوقات فراغت حواله می¬داد و همچنان در انتظار فرصت مناسب بود که بازنشسته شد و بازنشستگی آغاز نوینی برای فعالیت علمی او گردید و با عشق و نشاط مضاعف، به تألیف و تدوین روی آورد و برخی از نوشته¬هایش را به زیور چاپ بیاراست که عبارتند از:

  1. فرازی از معارف قرآن.
  2. اخلاق در بیان قرآن و عترت در۲ جلد.
  3. تهذیب اخلاق.
    آثار ماندگار
    حاج آقا حیدری در مسیر تبلیغات خود، آثار ماندگاری از خود بجا گذاشت که عبارتند از:
  4. تأسیس مسجد و حمام عمومی در روستای «باباخان» از توابع شهرستان بیجار.
  5. مسجد جامع روستای «زاغه¬فولاد» در منطقۀ گروس و توابع شهرستان بیجار.
  6. تکمیل مسجد بزرگ روستای «بکندی» از روستاهای لوشان مابین شهرستان منجیل و تاکستان.
  7. نوسازی مسجد جامع زادگاه خود، روستای «اندآباد علیا» از توابع زنجان، با همفکری و همیاری دیگر علمای این قریه و همکاری و تلاش مستقیم اهالی محترم آن.
  8. تأسیس حسینیه در همان روستا.
  9. تأسیس خانۀ روحانی با همۀ ملحقات و تجهیزات ضروری در کنار مسجد و حسینیۀ انداباد علیا.
  10. تأسیس مسجد «آل یاسین» در منطقۀ محروم شهرستان قم با این توضیح که زمین این مسجد توسط حاجیه خانم مادر شهید احمد حیدری وقف و اهدا گردید و با همیاری و همفکری علمای برجستۀ روستای…
    فرزندان
    او دارای ۳ پسر و یک دختر است. حاج محمود حیدری پسر ارشد ایشان به عنوان کارشناس «بینائی¬سنجی» مشغول به انجام وظیفه است. شهید احمد حیدری پسر دوم این خانواده از دیگر همسالان و دوستان دانشورش، سبقت جست و ره صد ساله را یک شبه پیمود و به مقربان الهی پیوست و در ۱۸ سالگی راهی جبهه گردید و در تاریخ ۱۳۶۶ در جزائر مجنون، بال شهادت گشود و «از زمین برخاست و سوی عرش اعلی پر کشید» و در گلزار شهدای قم و جوار ملکوتی علی بن جعفر(ع) آرام گرفت. اما سومین فرزند این خانواده جناب آقای دکتر ودود حیدری متخصص قلب و عروق که در سنگر علم و دانش و بهداشت و درمان انجام وظیفه می¬کند و همزمان در جنگ نرم با مهاجمان فرهنگی نیز در مبارزه است و علی¬رغم مسئولیت مهم، همچنان عصای دست پدر و مادر خویش است که در ای،ام پیری و کهن سالی آنان، کمر به خدمت آن¬ها بسته است.
  • نویسنده : اسماعیل باتمانی