یک روز گرم خردادی و مهمانانی که در دانشگاه هنر اصفهان از رفیق شهیدشان گفتند

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران به نقل ازروزنامه اصفهان زیبا، روز گرم خردادی، دانشگاه هنر اصفهان، دفتر مدیریت! مردان موسپید و جاافتادۀ روزگار نشسته‌اند دور یک میز و هرکدام خود را، رفیق و هم‌رزم شهید «بهروز مرادی» معرفی می‌کنند؛ شهیدی که اگرچه نامش با خرمشهر و کوچه و خیابان‌هایش گره‌ خورده است، اما در خانواده‌ای اصفهانی به دنیا آمده و از ۱۳۶۴ دانشجوی دانشگاه هنر اصفهان، در رشته صنایع‌دستی می‌شود. «محمد گلشن»، «محمد سمیرمی»، «محمد ثنابادی»، «جواد اکبری» و «محمد پاکچی»؛ پنج مهمان ویژه نشستی شدند که به نام «بهروز» و به یاد او در دانشگاهی که روزی‌روزگاری دانشجویش بود، برگزار شد.
پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۱
*بهروز مرادی هم عملیاتی بود، هم فرهنگی
صحبت‌ها از «محمد گلشن» شروع می‌شود؛ رفیقی که چندصباحی افتخار همراهی و البته همکاری با بهروز را داشته است؛ در «واحد فرهنگی و تبلیغات سپاه»! او می‌گوید: «حوالی سال‌های ۵۹ تا ۶۰ بود که با شهید مرادی آشنا شدم؛ زمانی که بهروز در واحد تبلیغات سپاه، کار خطاطی و طراحی می‌کرد.»گلشن معتقد است بهروز مرادی دو وجه بارز شخصیتی داشت؛ یکی، وجه عملیاتی و دیگری، وجه فرهنگی. او در توصیف وجه عملیاتی بهروز مرادی می‌گوید: «مواقعی که عملیات می‌شد، بهروز به ولوله می‌افتاد و شوروشوق عجیبی برای شرکت در عملیات‌ها داشت.» به گفته محمد گلشن، بهروز در کنار اهل جنگ و مبارزه بودنش، انسان خوش‌طبع و اهل مزاحی بود و همه را جذب خود می‌کرد. گلشن به آخرین دیدارش با شهید مرادی اشاره کرد و در بیان خاطره‌اش گفت: «سال ۶۷ به مناسبت سوم خرداد برنامه‌ای در مسجد جوادالائمه اهواز گذاشته بودیم. من آن زمان مسئول واحد تبلیغات بودم. از بهروز دعوت کردم بیاید مسجد و سخنرانی کند. آمد و از اتفاق سخنرانی تندی هم در اعتراض به وضع حجاب انجام داد و بعدازآن رفت خط مقدم. فردای آن روز، یعنی چهارم خرداد بهروز در شلمچه به شهادت رسید و پیکرش بعد از چند روز به عقب بازگردانده شد.» گلشن همچنین درباره وجه فرهنگی بهروز مرادی با اشاره به خلاقیت و ابتکارهای فراوان شهید در طول دوران جنگ و تولید آثار هنری بسیار ازجمله دیوارنوشته‌ها، نقاشی‌های دیواری و خطاطی و تابلوهای شعاری و نصب آن‌ها در نقطه‌به‌نقطه خرمشهر، بیان داشت: «بهروز معتقد بود باید آثار جنگ حفظ شود و گاها هم از تخریب آن‌ها ابراز نگرانی می‌کرد.»
*بهروز دنبال شهادت می‌دوید نه شهادت دنبال بهروز
«محمد سمیرمی»، از دیگردوستان بهروز مرادی است که رفاقتشان از قبل انقلاب شروع‌شده و تا لحظه شهادت بهروز ادامه داشته است. او معتقد است در تمام این سال‌هایی که در کنار بهروز بوده، او را انسانی دیده که دنبال شهادت می‌دویده است، نه اینکه شهادت دنبال او بوده باشد. به گفته سمیرمی، بهروز نقش پررنگی در مستأصل‌کردن ارتش، نیروی دریایی، ساواک و دژبانی خرمشهر داشت و از همان ابتدای انقلاب سرش برای کارهای مبارزاتی درد می‌کرد. او بهروز مرادی را یکی از نفرات مؤثر در افشاگری غائله خلق عرب در خرمشهر معرفی و نقش او را در این خصوص بسیار مهم و حائزاهمیت عنوان کرد. سمیرمی ادامه می‌دهد: «نقش مهم او در افشاگری غائله خلق عرب باعث شده بود چندین مرتبه در خرمشهر قصد ترور بهروز را کنند؛ اما خوشبختانه نقشه‌های آن‌ها هربار ناکام می‌ماند.» او با بیان اینکه بهروز مرادی ذهن بسیار فعالی داشت، اظهار می‌کند: «به‌جرئت می‌توانم بگویم بهروز تولید محتوای ارزشمند ارائه ‌کرد؛ به‌طوری‌که پشت هرکدام از آن‌ها هزاران پیام بود.» سمیرمی با اشاره به سابقه بیست‌ساله‌اش، در مسئولیت‌های فرهنگی در کشور، می‌گوید: «متأسفانه مسئولان فرهنگی این سال‌ها در حوزه فرهنگی کشور تولید محتوای خوبی نداشته‌اند و بدون شک این موضوع در آینده گریبان‌گیر جامعه خواهد شد.» او در خصوص اینکه در معرفی شخصیت بهروز مرادی کم‌کاری شده است، بیان می‌کند: «هم خانواده شهید، هم هم‌رزم‌ها و رفقایش و هم بنیاد حفظ آثار در این راستا مقصر هستند.»
*ما بچه‌های خرمشهر در حق بهروز کوتاهی کردیم
«جواد اکبری»، از دیگر رفقای شهید مرادی است که البته می‌گوید آن‌موقع که بهروز را دیده، هفت‌هشت‌سالی از او کوچک‌تر بوده است؛ سال ۵۸؛ در درگیری‌های داخلی خرمشهر! می‌گوید: «روزی سپاه از طریق رادیونفت آبادان اطلاعیه‌ای داد و از مردم برای مقابله با گروه‌های سیاسی که می‌خواهند جنجال ایجاد کنند، درخواست کمک کرد. آنجا بود که بهروز را برای اولین‌بار دیدم. رفته بود بالای درخت و در حال سخنرانی برای مردم بود و اهداف این گروه‌ها را روشنگری می‌کرد.» او ادامه می‌دهد: «بهروز سر نترسی داشت. مقاومت ۳۵روزه خرمشهر فرصتی شد تا او شخصیت نظامی‌گری‌اش را به‌خوبی نشان دهد، پدر بهروز هم در همین مقاومت به شهادت رسید.» اکبری در بیان خاطره‌ای از بهروز، اذعان می‌دارد: «سال ۶۲ بعد از آزادسازی خرمشهر، در شهر گشت می‌زدیم. اطراف فلکه فرمانداری، بهروز را دیدم. او دست بلند کرد و گفت که جسد بیژن طالبی (یکی از بچه‌هایی که در مقاومت ۳۵روزه خرمشهر به شهادت رسید) را پیدا کرده است؛ اما نتوانستند آن را به عقب بیاورند و همان‌جا مانده است. گفت: به بچه‌ها اطلاع دهید که جسد بیژن را پیدا کرده‌ام؛ بیایند کمک من تا به عقب بیاورمش.»او بهروز را با دوربینی می‌شناسد که همه‌جا دنبالش و روی دوشش بود. اکبری ادامه می‌دهد: «بهروز جسارت عجیبی داشت و بدون اسلحه و با دست‌خالی، توی خرمشهر و جاهایی که رفتنش دل شیر می‌خواست، گشت می‌داد.» او می‌گوید: «بهروز سال‌ها منتظر شهادت بود تا ۵۹ روز قبل از پایان جنگ به شهادت رسید.» اکبری با بیان اینکه «سردار گمنام جنگ، یعنی بهروز مرادی»، صحبت‌هایش را این‌گونه به پایان می‌رساند: «ما بچه‌های خرمشهر خیلی‌خیلی در حق بهروز کوتاهی کردیم. ما نه‌تنها بهروز را نشرش ندادیم، بلکه خاموشش کردیم. متأسفم! بهروز خیلی انسان بزرگی بود و زحمت زیادی برای جنگ کشید.»
*جسد بهروز چند روزبین عراقی‌ها و ایرانی‌ها مانده بود
«محمد پاکچی»، از دیگر رفقایش، خیلی کوتاه صحبت می‌کند. او بهروز را جزو نفراتی اعلام می‌کند که تا آخرین لحظه‌ها در برابر سقوط خرمشهر مقاومت کرد. پاکچی به ماندن جسد بهروز بعد از شهادت، بین ایرانی‌ها و عراقی‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «متأسفانه جنازه جایی افتاده بود که نه ایرانی‌ها می‌توانستند بروند طرفش، نه عراقی‌ها!»
*دانشگاه هنر به بهروز مرادی افتخار کند
«مــحــمـــد ثــنــاآبــادی» از مــواجــهــه شوک‌برانگیزش بعد از سی‌وچهار سال با رفیقش بهروز می‌گوید و عنوان می‌کند: «آخرین‌بار بهروز را سال ۶۳ دیدم. تا اینکه پسرم در دانشگاه هنر اصفهان قبول شد و برای ثبت‌نامش به اصفهان آمدم. آنجا بود که با عکس بهروز در دفتر ایثارگران دانشگاه روبه‌رو و البته شوکه شدم؛ آن‌قدر که بدون سلام‌وعلیک گفتم: «بهروز اینجا چی‌کار می‌کنه؟!» و در جواب شنیدم: «شهید دانشگاه ماست.» او با اشاره به کارهای فرهنگی به‌جامانده از بهروز مرادی خاطرنشان می‌کند: «تابلوهایی که هرسال روز آزادی خرمشهر در تلویزیون ما نشان می‌دهند، اثر فرهنگی ماندگاری است که از بهروز مرادی به‌جامانده است.» او معتقد است که دانشگاه هنر می‌تواند افتخار کند به دانشجویی که خلق اثر هنری ماندگار داشته، اثری که دنیا آن را دیده است.
*ثبت ملی آثار شهید بهروز مرادی و نگهداری در موزه جنگ خرمشهر
این نشست مهمان ویژه دیگری هم دارد؛ «سجاد پاک‌گوهر»، رئیس اداره میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری خرمشهر، مدیری که از ابتدای سخنش، بر ارزش کارهای فرهنگی تأکید ویژه‌ای دارد. او می‌گوید: «شهید بهروز مرادی از شهدایی بود که در دوران دفاع مقدس، حضور درخشانی داشت؛ اما آن چیزی که ما را امروز دورهم جمع کرده، ارزش فرهنگی کارهایی است که این شهید بزرگوار در آن مقطع زمانی انجام داد.» او تأکید می‌کند: «در حال حاضر رسالت کاری ما، حفظ ارزش‌هایی است که از این شهید بزرگوار باقی ‌مانده است و مطمئنا سال‌های سال ماندگار هم خواهد بود.» او با بیان اینکه رسالت کاری ما ایجاب می‌کند ارزش‌هایی را که از این شهدا باقی ‌مانده است، حفظ کنیم، خاطرنشان می‌کند: «در حالی اسطوره‌های خارجی روی لباس‌های فرزندان ما جا خوش کرده‌اند که متأسفانه ما در معرفی اسطوره‌هایی همچون بهروز مرادی بسیار کم‌کاری کرده‌ایم.» پاک‌گوهر با اشاره به صدها کار فرهنگی و اثر هنری شهید مرادی در دوران دفاع مقدس می‌گوید: «در حال حاضر برخی از آثار بهروز مرادی مثل نقاشی شهید روی درب ترکش‌خورده، ثبت ملی شده است و در موزه جنگ خرمشهر نگهداری می‌شود.»
رئیس اداره میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری خرمشهر با اشاره به اینکه بخشی از دانشجویان دانشگاه هنر، خواه‌ناخواه جذب میراث‌فرهنگی خواهند شد و رسالت ثبت ملی و حفظ آثاری مثل آثار به‌جامانده از جنگ برعهده آن‌ها خواهد بود، عنوان می‌کند: «بهتر است هرچه زودتر روایت‌های رزمندگان و آثار و مکان‌های به‌جامانده از جنگ در تمام شهرها ثبت ملی شده و برای آیندگان حفظ شود.» او در این راستا، پیشنهاد می‌دهد که کارگاه‌هایی آموزشی برای دانشجویان حوزه میراث فرهنگی برگزار شود. به گفته پاک‌گوهر، تهیه پرونده‌های ثبت ملی توسط هرکسی می‌تواند صورت گیرد تا به اداره میراث‌فرهنگی شهرش ارائه و ثبت ملی شوند.
*«نشانِ بهروز»؛ جایزه‌ای برای هنرمندان
او با اشاره به روز شهادت شهید بهروز مرادی و هم‌زمانی آن با روز جهانی صنایع‌دستی، یعنی چهارم خرداد، می‌گوید: «هرساله در همین تاریخ، برنامه‌ای برای بزرگداشت بهروز مرادی در خرمشهر برگزار می‌شود تا ارزش‌های این شهید و دانشجوی رشته صنایع‌دستی در روز صنایع‌دستی معرفی شود.» پاک‌گوهر در ادامه عنوان می‌کند: «امسال هم‌زمان با روز سوم خرداد قرار بود “نشان بهروز” در خرمشهر رونمایی شود؛ اما متأسفانه به دلیل وقوع حادثه متروپل، این برنامه لغو شد.» او یادآور می‌شود: «نشان بهروز قرار است در ‌برنامه‌های فرهنگی به هنرمندان هدیه داده شود.»
*عکس شهید مرادی؛ روی کارت دانشجویی دانشجویان هنر
نوبت به علیرضا خواجه‌احمد عطاری، رئیس دانشگاه هنر اصفهان می‌رسد؛ کسی که دوران دانشجویی‌اش را در کنار شهید بهروز مرادی گذرانده و حضورش را به شکل دیگری درک کرده است. او می‌گوید: «من این افتخار را داشتم که در دوران دانشجویی‌ام در کنار بهروز مرادی باشم. در تمام آن روزها، این اصطلاح را که می‌گویند “خودش اینجا و دلش جای دیگر بود” به‌واقع در او دیدم و درک کردم.» او در ادامه از علاقه زیاد بهروز به درس و تحصیل و رشته‌ تحصیلی‌اش، یعنی صنایع‌دستی در دانشگاه می‌گوید؛ اما معتقد است بااین‌حال همه فکر و ذکرش، جبهه بود و دائم به فکر رفتن و حضور در مناطق عملیاتی بود و همین شد که به‌گونه‌ای پرکشید که هیچ‌کس متوجه رفتنش نشد. او با اعلام آمادگی دانشگاه هنر اصفهان برای درج عکس شهید بهروز مرادی روی کارت دانشجویی دانشجویانش، می‌گوید: «معتقدم این کار باعث می‌شود دانشجوی ما برود دنبال اینکه این شهید کیست و چرا عکسش روی کارت دانشجویی من است.»
*یک شهید داریم که کار هزار شهید را کرده است
حجت‌الاسلام سیدمحمدتقی ابطحی، نماینده ولی‌فقیه در دانشگاه هنر نیز از فرصت حضور در این جلسه استفاده کرده و با بیان این مطلب که شهید بهروز مرادی، دانشگاه را به حضورش مزین کرده است، عنوان می‌کند: «دانشگاه هنر یک شهید دارد؛ اما همان یک شهید با آوازه‌ای که دارد، کار هزار شهید را کرده است.» او با بیان اینکه اگر جنگی شود، بهروز مرادی‌های زیادی خواهیم داشت، خاطرنشان می‌کند: «شهادت به وادی فراموشی سپرده نشده است. هم در طیف پسران و هم در طیف دختران دانشجو، فراوان هستند کسانی که از نظام جمهوری اسلامی دفاع کنند.» حجت‌الاسلام ابطحی معتقد است شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت و شهدای سلامت نشان دادند فرهنگ شهادت به قدرت در جامعه ما جاافتاده و زنده است. او دو مقطع در تاریخ ایران را درخشان‌ترین مقاطع تاریخ این کشور می‌داند و می‌گوید: «یکی از آن مقاطع، زمانی است که اسلام وارد ایران شد و مقطع دوم، زمانی است که نظام جمهوری اسلامی ایران به پیروزی رسید.» او شهدا را بنیان‌گذاران تمدن نوین اسلام معرفی و بیان می‌کند: «ما هرچه داریم، به برکت خون شهداست.»