تفاهم نامه خیام با سازمان نقشه برداری!
خیام را که می شناسید؟ نه، نه! عُمَرشان را نمیگویم. ایشان که شهره عام و خاص است. ماهواره شان منظورم است! «ماهواره سنجش از دور با قابلیت تصویربرداری با دقت یک مترِ خیام». اسمش طولانی است؟ این ها خانوادگی همین طوری هستند! رسمشان است اسم های طویل بگذارند! آن خیام مشهور، در اصل اسمش هست «غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری». البته توی خانه عُمَر صدایش میکنند! این یکی را هم ما ماهواره صدا میکنیم! صمیمی هستیم بابا!
بله میگفتم. ماهواره خیام که حاصل همکاری ایران و روسیه است، مرداد امسال به سمت مدار زمین پرتاب شد تا طبق اعلام سازمان فضایی، پنج سال همان جا بماند و از داده ها و تصاویر ارسالی اش در ارتقا بهرهوری کشاورزی، پایش دقیق منابع آبی کشور، مدیریت حوادث طبیعی، پایش ساختوسازها و مقابله با زمینخواری، پایش مخاطرات زیستمحیطی، پایش معادن و اکتشافات معدنی، پایش مرزهای کشور و بسیاری از کاربردهای دیگر استفاده شود.
حالا در مراسم روز ملی فناوری فضایی، اولین تصاویر ارسالی از این ماهواره، طبق وعده قبلی، رونمایی شد. در این ویدئو، تصاویر ماهواره ای از ورزشگاه آزادی، اصفهان، اسلامشهر، آبادان، استان فارس، بندر ماهشهر، قائمشهر، دهلران، خوزستان در قالب آلبوم تصاویر به نمایش درآمده است.
سازمان فضایی ایران بهزودی با سازمان نقشهبرداری تفاهمنامهای با موضوع ماهواره خیام امضا میکند که به موجب آن، تصاویر خیام در اختیار سازمان نقشهبرداری قرار خواهد گرفت.
راستی در این مراسم، به جز خیام، ناهید ۲ و طلوع ۳ هم رونمایی شدند. رسم خانوادگی آنها هم این طوری است دیگر! یک اسم کوتاه برای همه بچه های شان انتخاب میکنند، بعد برای اینکه قاطی نشوند، رویشان شماره می زنند! بالاخره هر خانواده ای رسم و آیینی دارد!
رهایی کارآفرینان از هزارتوی ثبت مجوز
از دهه هفتاد تا همین اخیرا، یکی از سوژه های ثابت آیتمهای طنز تلویزیونی، روند فشل اداری و کاغذبازی های مرسوم در سازمان ها بوده. فی المثل جوان بیست ساله ای را نشان می دادند که تازه از سربازی برگشته بود و قبراق و سرحال، می رفت در اداره ای تا مجوزی بگیرد و کاری دست و پا کند. آن قدر در هزارتوی راهروهای اداره از این کارمند به آن کارمند پاس داده می شد که نهایتا در سن نود سالگی، در حالی که کور و کچل و لنگ و فرتوت شده بود، برگه مجوز را به دست می آورد. بعد هم در لحظه ای که یک زونکن سه کیلویی حاوی گواهی عدم سوپیشینه هفت جدش، اثبات تاهل همه ی خاله و دایی و عموزاده و عمه زاده هایش، استشهاد محلی برای اینکه هرشب راس ساعت ۹ زباله هایش را دم در می گذارد و … زیر بغلش بود، همان جا جلوی در اداره به مثابه جوانی ناکام، پرپر میشد!
حالا بشنوید از آقای وزیر اقتصاد که در نشست خبری با خبرنگاران، گفته اند ۹۸۰ قاعده اضافی و سلیقهای دستگاهها به تازگی از فرایند صدور مجوزها حذف شده است و حدود ۲۳۰ هزار کار آفرین توانستهاند بدون حضور در دستگاه و ارگانی، از درگاه ملی ثبت مجوزها، مجوز کسب و کار خود را دریافت کنند.
تازه آقای وزیر گفته اند برای رفع بقیه شروط دست و پاگیر، لایحه ای تهیه کرده اند که به زودی در هییت دولت مطرح میشود.
آقای وزیر! هیچ حواستان هست دارید چه کار میکنید؟! با این روالی که شما دارید پیش می روید، طنزپردازان این مملکت از کجا سوژه خنده و سرگرمی پیدا بکنند؟! آیا این درست است؟!
زندانیان زنبوردار!
بعضی ها بمب انرژی و امید هستند. هر کجا پا میگذارند، آنجا آبادانی میشود. بن بستها را کوچه و بلکه بزرگراه میکنند و راهی نو میسازند. خیرشان به همه میرسد و روی هر نردبانی که پا میگذارند، دست بقیه را هم میگیرند و با خود میبرند.
«دانیال والی زاده مرادی»، یکی از این آدمهاست. زنبوردار خرم آبادی که سال ۹۳ زنبورداری را شروع کرد و بعد از یک سال زنبوردار نمونه شد. اما سیل سال ۹۷ مسیر زندگی اش را در پیچ و خمهایی انداخت. بارندگی شدید، بیماری و آلودگی ها باعث ازبین رفتن زنبورها شد و در این میان، چک امانتی که از روی اعتماد به دوستش داده بود، کیفری شد و او به زندان رفت. تمام سرمایه، خانه و کارگاهش را از دست داد، خودش ماند و ۹۷۵ میلیون تومان چک برگشتی.
دانیال اما ناامید نشد. او توانست از جنبه کیفری خود را تبرئه کند و شروع به پرداختن قسط نماید. دانیال معتقد است مجموعه زندان او را احیا کرده است. او مدارک و پرونده زنبورداری اش را به زندان میدهد و آنها با او قرارداد زنبورستان میبندند. به او بها میدهند و به چشم فرصتی برای زندانیان می بینندش.
سال ۹۸ صفر تا صد چرخه زنبورداری را در زندان به راه می اندازد. نیروی زندانی و مزارع در اختیارش میگذارند و هرچه میخواهد میخرند و نهایتا او به عنوان مددکار نمونه ترویج انتخاب میشود. دانیال کار را با دو نفر شروع کرد اما اکنون امکان اشتغال حدود ۱۰۰ نفر را فراهم کرده است.
خداقوت آقا دانیال! خداقوت همه دانیال های ایران! کارتان پربرکت و عاقبت تان بخیر!
شتاب به سمت میز خدمت
بشتابید، بشتابید! البته حتما خودتان دارید می شتابید و نیاز به گفتن ما ندارید! همین طور که دارید تند تند صبحانه میخورید تا به سوی مسیرهای راهپیمایی بشتابید، این را هم حواستان باشد که امسال برای اولین بار در عمر ۴۴ ساله جمهوری اسلامی، عزیزان مرکز ارتباطات مردمی در قوای سه گانه، نهادهای انقلابی، عمومی، نظامی و انتظامی و خلاصه همه ارگان ها، در راهپیمایی ۲۲ بهمن میز خدمت برپا کرده اند تا پاسخگوی سوالات و دغدغه های شما باشند.
این برنامه که با عنوان «طرح ملی خدمت میدانی شهید قاسم سلیمانی» اجرا می شود را رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری معرفی کرده و تاکید کرده مردم مطمئن باشند که پس از هر تماس مردمی، مطالبات آنها به صورت تک به تک پیگیری میشود.
دیگر بقیه اش با شما مخاطب عزیز است که اگر امروز سراغ میزهای خدمت رفتید، با عکس و متن، گزارشی از مشاهدات تان برای ما بفرستید.
«جانمونی خواهر! خودت رو برسون برادر!»
دوس دارم صدات کنم تو هم منو صدا کنی!
این ماجرای دلنشین که خاطره یکی از مخاطبان عزیز است، هدیه امروز ما در یوم الله ۲۲ بهمن به شما دلباختگان امام رئوف، علی بن موسی الرضا (علیه السلام) است: «من یک کارمند بانک هستم. دو روز پیش خانم میانسالی آخرین دقایق وقت اداری برای تجدید کارت عابربانکشان،به یکی ازهمکاران بانک مراجعه کرد. متاسفانه کارت ملی یا کارت شناسایی همراهشان نبود. خیلی اصرار کردند ولی همکار بغل دستیام به ایشان گفت که به لحاظ قانونی نمیتواند بدون کارت شناسایی یا کارت ملی، برایشان عابر بانک مجدد صادر کند. آن خانم نزد مسئول شعبه رفتند و استعلام ثبت احوال گرفتند. وقتی آمدند، من بهشان گفتم همکارم مشغول صندوق هستند، بیایید من برایتان انجام میدهم.
حین صدور کارت از مشخصاتشان متوجه شدم آن روز، روز تولدشان است. تبریک گفتم و برایشان آرزوی سلامتی کردم. خانم میانسال گفتند «همه بانکها به من تبریک گفته اند، فقط بانک شما تبریک نگفته!» من جواب دادم که «احتمالا پیامکتان فعال نبوده ولی خدمتتان بهصورت حضوری تبریک میگوییم و انشالله صدسال باعزت زنده باشید».
بعد از صدور کارت و تحویل آن، یادم آمد توی کیف دستیام یک هدیه کوچک از مشهد دارم؛ یک بسته نمک امام رضا علیهالسلام و دو عدد شیرینی حرم. آنها را خدمتشان تقدیم کردم. یکباره در ایشان تغییر حالتی دیدم که نمیدانستم گریه کنم یا اینکه عذرخواهی کنم که باعث این حالت شدم. ایشان بی صدا مثل ابر بهاری اشک می ریختند! گفتم «من عذر میخواهم». گفتند «نه، این بسته شما، برای من یک نشانه بود برای توسل امروزم». بهشان گفتم «امام رضا علیه السلام امام رئوف هستند، میدانند هدیه شان را دست چه کسی برسانند. من از این بابت که پیک ایشان بودم خوشحالم». فرمودند «این بهترین هدیه تولد برای من بود» و بعد من را خیلی دعا کردند. آن روز برای من هم یکی از بهترین روزهای زندگیم بود.»
چقدر ساده می توانیم با کلامی کوتاه، یا هدیه ای کوچک، دلی را شادمان کنیم و بذر مهر و عطوفت در جامعه بکاریم، اگر حواسمان به اهمیت محبت و همدلی در میان انسان ها باشد.
صبر و شکر
رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه دی ماه ۹۸ می فرمایند «یک آیهی پُر مغز و پُر مضمونی- مثل همه آیات قرآن- در سورهی ابراهیم هست. میفرماید که «وَ لَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِآیاتِنا أَن أَخرِج قَومَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ وَ ذَکِّرهُم بِأَیّامِ اللَّهِ». توصیه میکند، دستور میدهد حضرت موسیٰ را که «ذَکِّرهُم بِأَیّامِ الله». اهمّیّت ایّامالله در اینجا معلوم میشود که موسیٰ پیامبر عظیمالشأن الهی مأمور است که ایّامالله را به یاد مردم بیاورد. بعد میفرماید: «إِنَّ فی ذٰلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکورٍ». ایّامالله آیهاند، نشانهاند، دلیل راهند. برای چه کسانی؟ برای کسانی که این دو صفت را دارند: صبّارند و شکورند. صبّار یعنی کسی که سر تا پا استقامت و صبر است، یکسره اهل صبر و استقامت. شکور یعنی آن کسی که نعمت را میشناسد و شکرگزاری می کند.»
نعمت هایی که به ما داده شده را ببینیم، بشناسیم و قدردان آنها باشیم. از کوچک ترین امکان ها تا بزرگترین آنها. از یک دلخوشی ساده مثل قهقهه شیرین یک کودک تا نعمت بزرگی همچون اسلام و انقلاب اسلامی. ارزش این نعمت ها را بدانیم، برای حفظ آنها ایستادگی کنیم، بی صبر نشویم، از میدان به در نرویم. ما که شکرگزار باشیم، توسعه پیدا میکنیم. هم خودمان بزرگ میشویم، هم نعمت فزونی مییابد. خداوندا! ما را از بندگان صبار و شکور خودت قرار بده.
Saturday, 16 November , 2024