دبیرستان ادب، مدرسهای با پیشینهای غنی و پاینده است که طی سالهای متمادی و فرازوفرودهای تاریخی روایتگر رخدادهای بسیاری از زندگی مفاخر استان اصفهان است. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران به نقل از پایگاه خبری احوال نیوز، «عدهای از دانشآموزان با سری پرشور و قلبی آکنده از مهر و محبت میهن گرد هم […]
دبیرستان ادب، مدرسهای با پیشینهای غنی و پاینده است که طی سالهای متمادی و فرازوفرودهای تاریخی روایتگر رخدادهای بسیاری از زندگی مفاخر استان اصفهان است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران به نقل از پایگاه خبری احوال نیوز، «عدهای از دانشآموزان با سری پرشور و قلبی آکنده از مهر و محبت میهن گرد هم جمع شده و ساعات فراغت و بیکاری خود را بهجای اینکه در خیابانها ولگردی نمایند، بهعوض آنکه سر گذرها ساعتی به انتظار بایستند، صرف تهیه و تدوین مقالات ادبی، تاریخی و اجتماعی نموده و با نداشتن سرمایهی مادّی، آنها را بهصورت کتابی با نام «شکوفههای ادب» چاپ [کرده] و در دسترس علاقهمندان قرار دادهاند…» این بخشی از مقالهی «محمد صدرهاشمی» روزنامهنگار، محقق و مترجم اصفهانی در توصیف یکی از نشریات «دبیرستان ادب» است.
نام این مدرسه که همواره با افتخار از آن یاد میشد، مدتها در ذهن من نقش بسته بود. تا اینکه یک روز، درحالیکه به نظارهی گوشهکنار شهر رفته بودم، حوالی هشتبهشت خود را مقابل بنایی یافتم که نام و نشانی از سرفرازان همیشگی تاریخ داشت. بر روی تابلو نوشته بودند: «مدرسهی شهدای ادب».
عقربک زمان به عقب برگشت. با خود گفتم کشیشهای «هیئت مرسلین انگلیسی» که برای تبلیغ مذهب کاتولیک به جلفا آمده بودند، هرگز فکرش را هم نمیکردند مدرسهای که بنا میکنند راه و روش دیگری را برمیگزیند و ذوق و سلیقهی هنرمندانهی اصفهانی، این بنا را در خدمت علم و دانشی که خود میپسندد به کار میگیرد.
این کشیشها، ناکام از تبلیغ مذهب خود در میان ارامنهی جلفا که پیروان سرسخت مذهب ارتدکس بودند، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، مدرسهای در جلفا تأسیس کردند که ۸۰ دانشآموز پسر و ۱۱۵ دانشآموز دختر داشت.
بعدها، اسقف «استوارت» این مدرسه را از جلفا به خانهی «امینالشریعه» منتقل کرد و وقتی دو سال پس از فوت او، هیئت مرسلین انگلستان مبلغی پول برای دایرهی اسقفی اصفهان فرستاد تا ساختمان جدیدی برای مدرسه بسازند، آنها بنای جدید را بهپاس خدمات و یادبود اسقف استوارت، «استوارت مموریال کالج» نام نهادند.
در جریان جنگ جهانی اول و با ورود قوای روس به ایران، مدرسه در سال ۱۹۱۹م. تعطیل شد و سه سال در اشغال سربازان روسی باقی ماند. پس از آن، مدرسه بار دیگر با ۲۵ دانشآموز بازگشایی و ساختمانهای تازهای نیز به آن اضافه شد.
فکرکردن بهنظام آموزشی این مدرسه، برای من جذاب و سرگرمکننده است. در روزگاری که زبان خارجی بسیاری از مدارس ایران فرانسوی بود، دانشآموزان استوارت مموریال کالج دروس جغرافیا، ریاضی، علوم و تاریخ را به زبان انگلیسی فرامیگرفتند و بر اساس شیوهی مدارس انگلستان آموزش میدیدند.
تا اینکه در سال ۱۳۱۹ شمسی، مدیریت این مدرسه با تصویب دولت به وزارت فرهنگ منتقل شده و ساختمان آن، همراه با چهار مدرسهی دیگر تحت مدیریت هیئت مرسلین انگلیسی در ایران، پس از خریداری به مبلغ ۲۰ هزار لیره استرلینگ، به تملک دولت درآمد و نام «استوارت مموریال کالج» نیز به «دبیرستان ادب» تغییر یافت.
اینک همهچیز برای «آموزش ایرانی» در مدرسهای ایرانی فراهم بود و به همین جهت، «منصور منصوری» بهعنوان نخستین مدیر دبیرستان ادب منصوب شد تا کارآموزش را به نام و نشانی نو از سر بگیرد.
این مدرسه، همواره از مدارس پیشتاز اصفهان در زمینهی علم، اخلاق و ورزش بوده است و امکانات خوب آن، بستر مناسبی را برای تربیت صحیح دانشآموزان فراهم کرده بود. کتابخانهای غنی با ۲۵۸۰ جلد کتاب، یک آزمایشگاه شیمی کامل، آزمایشگاه فیزیک، امکانات گردشهای علمی، امکان تشریح حیوانات کوچک و پرندگان و گالری سنگهای معدنی و سنگوارهها برخی از امکانات در دسترس دانشآموزان دبیرستان ادب بود.
در کنار این امکانات سختافزاری، دانشآموزان مدرسه در قالب انجمنهای علمی، هنری و ورزشی نیز فعالیت میکردند و نشریات متعددی داشتند که توصیف یکی از آنها، خطوط آغازین همین مطلب بود.
دبیرستان ادب، اکنون مردانی را پرورش میدهد که مکتب اصفهان را زنده و پاینده نگاه میدارند. در تمام این سالها، برای من ثابت شده است که نباید بر ظواهر و رونقهای گذرا تکیه کنیم. اصفهان مادامی زنده است که امید، در قلب دانشآموزان ادبخانه کرده است.
سرمایهی اصلی، نه بنای دبیرستان که جان ارزشمند مردانی است که عشق و محبت و راستی را مشق میکنند. شهدای ادب هویت اصفهان است. مدرسهای که نامآورانی چون شهید حاج حسین خرازی، استاد حسن کسایی، استاد محمدعلی کشاورز و… در آن قد کشیدهاند چیزی فراتر از یک مدرسه است.
خشت به خشت و آجر به آجر اصفهان در شهدای ادب تجلی مییابد. درختان کهنسال حیاط سالهاست شاهد شیطنت نوجوانانی هستند که لحظهها را زیستهاند و ثانیهها را نفس کشیدهاند. درختانی که پابهپای همین بچهها قد کشیدهاند و امروز سر بر آسمان میسایند.
یادتان نرود! اگر یک روز گذرتان به حوالی هشتبهشت اصفهان افتاد، به این بنای ساده که روایتگر قصه هزار دانشآموز در مسیری یکصدساله است نیز سلام کنید
Sunday, 27 October , 2024