یک منبع آگاه گفت: عوامل ضربوشتم خانواده شهید مدافع حرم در اصفهان بازداشت شدند. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران به نقل از ایمنا،یک منبع آگاه در گفتوگو با خبرنگار این خبرگزاری از بازداشت عوامل ضربوشتم خانواده شهید مدافع حرم در اصفهان خبر داد. این منبع آگاه گفت: پس از اطلاع از موضوع، بلافاصله اقدامات برای شناسایی عاملان […]
یک منبع آگاه گفت: عوامل ضربوشتم خانواده شهید مدافع حرم در اصفهان بازداشت شدند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران به نقل از ایمنا،یک منبع آگاه در گفتوگو با خبرنگار این خبرگزاری از بازداشت عوامل ضربوشتم خانواده شهید مدافع حرم در اصفهان خبر داد.
این منبع آگاه گفت: پس از اطلاع از موضوع، بلافاصله اقدامات برای شناسایی عاملان این اتفاق در دستور کار قرار گرفت و در کمتر از ۲۴ ساعت عاملان ضربوشتم خانواده شهید بابالخانی بازداشت شدند.
وی افزود: تحقیقات همچنان ادامه دارد و پرونده پس از تکمیل به مراجع قضائی ارسال خواهد شد.
اصل ماجرا چه بود؟
خانم چراغی، مادر همسر شهید بابالخانی و خواهر شهید چراغی در تشریح این ماجرا به ایمنا میگوید: برای معاینه چشم فرزند شهید بابالخانی به اورژانس بیمارستان فیض مراجعه کرده بودیم که هنگام بازگشت، متوجه ماشینی شدیم که کنار ماشین ما پارک شده است، در حال جستوجو برای پیدا کردن صاحب ماشین بودیم که همان حین خانمی که کشف حجاب کرده بود، از کنار ما گذشت. من خیلی دوستانه به او تذکر دادم که چرا روسری بر سر ندارد، هنوز او جوابی نداده بود که خانمی دیگر از پشت سر او جواب داد به شما هیچ ربطی ندارد و نباید دخالت بکنید.
او با بیان اینکه این خانم به من حملهور شد و به صورتم چنگ انداخت و میخواست روسری و چادرم را از سرم بردارد که موفق نشد، میافزاید: دخترم که این صحنه را دید، شروع به فیلم گرفتن کرد که یکدفعه آنها متوجه شدند و من را رها کردند و به سمت او حملهور شدند، من هرچه تلاش میکردم که دخترم را از زیر دستان این دو زن و مردی که همراه آنها بود، خارج کنم، موفق نمیشدم، از ترس زبانم بند آمده بود و به یاد شهادت شهید آرمان علیوردی افتاده بودم، اما کاری از من ساخته نبود و فرزند شهید نیز شاهد این مشاجره بود و گریه میکرد زیرا داشتند مادرش را کتک میزنند.
مادر همسر شهید بابالخانی ادامه میدهد: همانطور که چادر دخترم را میکشیدند، فحشهای رکیکی هم سر میدادند و زمانی هم که به آنها گفتم که ایشان همسر شهید است و او را رها کنید، با شنیدن این جمله، ضربوشتم را بیشتر کردند و داد میزدند “همین شما هستید که پول این مملکت را میگیرید” دخترم که در حال خفه شدن بود، برای نجات خود، گوشی را به آنها داد تا فیلم را پاک کنند اما آنها از ترس پلیس صحنه را ترک کردند.
Saturday, 26 October , 2024