بگذار راحت تر بگویم….شهرمان را بنگر …در هر کوی و برزن این آب و خاک مقدس نام شهیدی را میبینیم.شهیدی که همه کودکی خود را دراین سرزمین گذراند.در روزهای آخر زمستان که بهاری بودودلنشین در خانه ای میان نخلستان های خرمای حمیدیه فرزندی آسمان سیرت متولد شد.از پدر و مادری متدین…جدش باب الحوائج موسی بن […]

بگذار راحت تر بگویم….شهرمان را بنگر …در هر کوی و برزن این آب و خاک مقدس نام شهیدی را میبینیم.
شهیدی که همه کودکی خود را دراین سرزمین گذراند.
در روزهای آخر زمستان که بهاری بودودلنشین در خانه ای میان نخلستان های خرمای حمیدیه فرزندی آسمان سیرت متولد شد.از پدر و مادری متدین…
جدش باب الحوائج موسی بن جعفراست
واز سادات سید نور
نامش را سیدجاسم نهادندنامی که جاودانه شد تا فردای قیامت شفیع ما باشد
ساعت ها روزها….ماهها فصل هاو سالها از پی هم می آمدند و میرفتند درکنار نخلهای خوش قامت قد میکشید
ومانند آنها استوار و محکم قدم در مسیر اجداد طاهرش می گذاشت.
ساعی و کوشا و اهل مسجد….۱۱بهار طی شد از متولد شدن آن کودک آسمان سیرت که پیر جماران مردم این سرزمین را با آمدنش سرفراز کردو نام ایران را درخشان
عشق سید جاسم به ائمه اطهارو علوم اسلامی اورا به سمت شهر کریمه اهل بیت قم کشانید …عضو بسیج شد اما در عمل یک بسیجی بود.
با حمله نظامی صدام …آماده دفاع از وطن شد….

پایان پارت اول

گوینده: فاطمه قائمی فر

تهیه کننده: پایگاه خبری شهید یاران