مقدمه: برهه‌ای سرنوشت‌ساز در جمهوری اسلامیامروز جمهوری اسلامی ایران در یکی از برهه‌های سرنوشت‌ساز پس از انقلاب قرار دارد؛ شرایطی که همزمان با پیچیدگی‌های سیاسی جهانی، فشارهای اقتصادی و تحولات اجتماعی داخلی، نیاز مبرم به اتحاد و همبستگی ملی را یادآور می‌شود. ملت ایران بارها در دشوارترین شرایط با تکیه بر ایمان، عقلانیت و روح […]

مقدمه: برهه‌ای سرنوشت‌ساز در جمهوری اسلامی
امروز جمهوری اسلامی ایران در یکی از برهه‌های سرنوشت‌ساز پس از انقلاب قرار دارد؛ شرایطی که همزمان با پیچیدگی‌های سیاسی جهانی، فشارهای اقتصادی و تحولات اجتماعی داخلی، نیاز مبرم به اتحاد و همبستگی ملی را یادآور می‌شود. ملت ایران بارها در دشوارترین شرایط با تکیه بر ایمان، عقلانیت و روح ایثار از بحران‌ها عبور کرده و اکنون نیز این سرمایه معنوی و انسانی باید محور تصمیم‌گیری‌ها باشد. این دوره، آزمونی بزرگ برای بلوغ سیاسی و اجتماعی ملت است که نشان می‌دهد آیا می‌توانیم از اختلافات سطحی عبور کرده و بر منافع عالیه کشور تمرکز کنیم یا خیر.

به تعبیر مقام معظم رهبری، «دشمن واقعی ما تفرقه است؛ نه جناح خاص و نه فرد یا گروهی». این جمله کوتاه، نقشه راه برخورد با چالش‌های پیش رو را ترسیم می‌کند. تفرقه افکنی، به ویژه در فضای رسانه‌ای امروز که سرعت انتشار اطلاعات (و اطلاعات غلط) بسیار بالاست، ابزار اصلی جنگ ترکیبی دشمنان است. بنابراین هر سطحی از رجزخوانی‌های سیاسی جناحی، صرفاً ضعیف‌کننده‌ی جبهه‌ی ملت در برابر جنگ ترکیبی دشمنان است و باید با حکمت، همدلی و گفت‌وگو جایگزین شود. تحلیل موقعیت کنونی نشان می‌دهد که دشمنان در پی یافتن شکاف‌های داخلی هستند تا بتوانند از طریق آن به ساختار نظام ضربه بزنند.

بخش اول: لایه‌های پیچیده چالش‌های ملی
برای درک عمق نیاز به اتحاد، باید تصویر جامعی از چالش‌های پیش روی کشور ارائه داد:

۱. پیچیدگی‌های ژئوپلیتیک جهانی:
ایران در محاصره‌ای از رقابت‌های قدرت‌های بزرگ قرار دارد. تحولات منطقه‌ای، به ویژه مسئله فلسطین و محور مقاومت، همواره محور توجهات و فشارها علیه کشور بوده است. در این فضا، هرگونه ضعف داخلی به معنای چراغ سبز برای تشدید مداخلات خارجی تعبیر می‌شود.

۲. فشار اقتصادی مضاعف:
تحریم‌های ظالمانه، اگرچه نتوانسته‌اند زنجیره‌ی توسعه را کاملاً قطع کنند، اما موجب ایجاد مشکلاتی نظیر تورم، نوسانات ارزی و فشار بر تولیدکنندگان شده‌اند. مدیریت این فشارهای ساختاری نیازمند انسجام کامل دستگاه‌های اجرایی و همراهی فعال و امیدبخش مردم است. تشتت آرا میان مسئولین در مورد راهکارهای اقتصادی، تنها به سود دشمنان قسم‌خورده‌ی ملت است.

۳. جنگ ادراکی و شناختی:
امروزه جنگ، بیشتر در حوزه ادراک عمومی جریان دارد. دشمن تلاش می‌کند با عملیات‌های نفوذ رسانه‌ای، امید را در دل مردم تضعیف کند و باورهای بنیادین جامعه را هدف قرار دهد. در این میدان، بزرگترین سلاح ما، شفافیت، صداقت و حفظ اعتماد متقابل میان مردم و نظام است.

بخش سیاسی: از اختلاف جناحی تا ضرورت جهاد تبیین
جامعه‌ی سیاسی ایران در مرحله‌ای قرار گرفته که اختلافات حزبی گاه سایه بر اهداف مشترک ملی افکنده است. نگاه به تاریخ انقلاب اسلامی، هر انقلابی را به این نتیجه می‌رساند که دستاوردها در دوران بیشترین وحدت حاصل شده‌اند؛ از دوران دفاع مقدس که تمام ظرفیت‌ها تحت فرماندهی واحد بسیج شد، تا دوران سازندگی و پیشرفت‌های علمی که نیازمند تعامل و اجماع نخبگان بود.

تبیین به جای تخریب:
بیانات مقام معظم رهبری بارها تأکید کرده‌اند که «جهاد تبیین» یعنی بیانِ حقیقت و پرهیز از هیاهوی سیاسی. این امر به معنای نفی نقد نیست، بلکه نفی تخریب سازمان‌یافته‌ای است که هدف آن کوچک‌نمایی دستاوردها و بزرگ‌نمایی مشکلات، بدون ارائه راهکار سازنده است. اکنون بیش از هر زمان دیگر باید سیاستمداران، رسانه‌ها و فعالان اجتماعی، مرز میان رقابت سیاسی مشروع و تخریب اعتماد عمومی را درک کنند.

کشور در شرایطی است که هر نوع رجزخوانی جناحی مساوی با تضعیف سرمایه‌ی اجتماعی است؛ سرمایه‌ای که شهدا با خون خود آن را بنیان نهادند.

درس شهدا در وحدت عمل:
شهیدان در سخت‌ترین روزهای جنگ، نه با پرچم جناح که با پرچم وطن و ولایت به میدان رفتند. بسیجی، پاسدار، ارتشی و جهادگر، فارغ از پیشینه‌های فکری در سنگرها کنار یکدیگر ایستادند. آنان درس دادند که وحدت، رمز بقاست و اختلاف، مقدمه‌ی شکست. این سلوک عملی، باید الگوی سیاستمداران امروز باشد. در مواجهه با مسائل حیاتی ملی، باید همه جناح‌ها از موضع «ما» سخن بگویند، نه «من» یا «حزب من».

بخش اقتصادی: اتحاد، رمز عبور از فشارها
تحریم‌های خارجی، رکود، تورم و دغدغه اشتغال همگی در لایه‌های اقتصادی جامعه اثرگذارند؛ اما تجربه اقتصاد مقاومتی اثبات کرده است که انسجام ملی و اعتماد مردم به حاکمیت می‌تواند از سخت‌ترین بحران‌ها پلی برای جهش بسازد. موفقیت در حوزه اقتصاد وابسته به عوامل بنیادینی است که فراتر از وزارتخانه‌ها تعریف می‌شوند:

نقش باور عمومی در مقاومت اقتصادی:
اقتصاد مقاومتی صرفاً یک سیاست دولتی نیست؛ بلکه یک فرهنگ مردمی است. زمانی که مردم باوری صادقانه به آینده‌ی اقتصادی کشور و حمایت از تولید داخلی داشته باشند، تحریم‌ها تأثیر معکوس پیدا می‌کنند.

رهبری معظم انقلاب فرموده‌اند: «اقتصاد قوی بدون ایمان و وحدت ملت محقق نمی‌شود». این فرمایش نشان می‌دهد که ایمان ملی، موتور محرک اقتصاد مقاومتی است. بنابراین راه نجات نه در جدال‌های سیاسی بر سر تقسیم منابع یا مسئولیت‌ها، بلکه در همدلی ملی، حمایت قاطع از تولید داخلی (به ویژه در بخش‌های دانش‌بنیان)، اتکای به دانش جوانان و پرهیز از منازعات فرسایشی است. اتحاد مردم و مسئولان می‌تواند ریشه استقامت اقتصادی باشد.

محاسبه پیامدهای سیاسی-اقتصادی تفرقه:
از منظر تحلیل سیستمی، هرگونه تفرقه سیاسی، نوسان‌گیری را در بازار تشدید می‌کند. عدم اطمینان سیاسی باعث می‌شود سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی محتاط شوند. اگر رهبران سیاسی نتوانند پیام اطمینان‌بخش وحدت را مخابره کنند، تلاش‌های اقتصادی دولت‌ها تحت الشعاع نوسانات روانی بازار قرار می‌گیرد.

بخش فرهنگی و اجتماعی: میراث شهدا و مسئولیت نسل‌ها
در عرصه فرهنگی–اجتماعی، جامعه‌ی ایرانی نیازمند بازخوانی ارزش شهدا است، نه صرفاً به عنوان خاطره‌ای تاریخی بلکه به مثابه الگوی رفتار اجتماعی در مواجهه با سختی‌ها. شهیدان به ما آموختند که عشق به وطن تنها در میدان جنگ نیست؛ هر لحظه‌ی خدمت، هر حرکت علمی صادقانه، هر گام فرهنگی که منجر به تقویت هویت ملی شود و هر کنش اجتماعی که برای رضای خدا و عزت ملت باشد، ادامه‌ی همان جهاد است.

مسئولیت نهادهای هویتی:
رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و نهادهای خانواده نقش بنیادین در حفظ و ارتقای این همبستگی دارند. تضعیف اعتماد میان مردم و نهادهای رسمی، خطرناک‌تر از هر فشار خارجی است؛ چرا که تضعیف اعتماد داخلی، زیرساخت مقاومت کشور را هدف قرار می‌دهد.

پاسخ اخلاقی به هجمه‌ها:
هر نغمه‌ی تفرقه در رسانه‌ها یا فضای مجازی باید با منطق و اخلاق پاسخ داده شود؛ نه با هیاهو یا جنگ رسانه‌ای متقابل، بلکه با روشنگری دقیق، ارائه آمار مستند و صداقت کامل در بیان واقعیات. مردم هوشیارتر از آنند که با شعارهای دوپهلو فریب بخورند؛ آنان عمل واحد و صادقانه می‌خواهند.

پیوند الهی و تاریخی: درس انبیاء و شهدا در برابر تفرقه
در تاریخ انبیاء، پیام اساسی پیامبران الهی، همواره وحدت و برادری بوده است. از دعوت حضرت نوح برای سوار شدن به کشتی نجات، تا مأموریت حضرت محمد(ص) برای ایجاد امت واحد ، اساس هدایت بر همدلی امت استوار بود. قرآن کریم به شدت هشدار می‌دهد
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}

هرگاه ملت‌ها از محور الهی و عقل جمعی فاصله گرفتند، دچار فتنه و زوال شدند. این یک قانون تکوینی است که در بستر تاریخ اجتماعی ادیان قابل مشاهده است.

تفسیر معاصر سنت الهی توسط شهدا:
شهیدان این حقیقت را در دوران معاصر با خون خود تفسیر کردند. وحدت آنان در دفاع از انقلاب در مقابل ارتش‌های مجهز جهانی، تجلی همان سنت انبیاء بود: ایستادگی با ایمان جمعی. آنان از جناح‌بندی‌های سیاسی زمان خود گذشتند تا کل انقلاب را نجات دهند. این فداکاری، بالاترین درس عملی برای مسئولین امروز است که منافع جناح را بر منافع کل ملت ترجیح ندهند.

جمع‌بندی: عقلانیت انقلابی و ضرورت همگرایی
جمهوری اسلامی امروز در مسیر تکامل خود ایستاده است. دشمن با جنگ شناختی و رسانه‌ای، سعی دارد از اختلافات کوچک، دیوارهای بزرگ بسازد و فاصله میان گروه‌های مختلف جامعه را تشدید کند. راه مقابله نه در طرح ادعاهای جناحی برای اثبات برتری فکری، بلکه باور عمیق به «امت واحده» و بازگشت به اصول فکری شهداست.

اتحاد عملی، نه صرفاً کلامی:
تحلیل منطقی نشان می‌دهد هر بحران با اتحاد مردم و مسئولان قابل عبور است؛ چنان‌که دوران دفاع مقدس، دوران کرونا و حوادث طبیعی (مانند زلزله یا سیل) جنگ ۱۲روزه همه نشان دادند رمز پیروزی در کنار هم بودن و نادیده گرفتن اختلافات در لحظه بحران است.

امروز نیز تنها با عقلانیت انقلابی که بر اساس مصالح بلندمدت نظام تصمیم می‌گیرد، اتحاد سیاسی–اجتماعی برای مدیریت انتظارات عمومی و بازگشت به معنویت شهدا و ارزش‌های قرآنی می‌توان امید را تقویت و دشمن را مأیوس کرد. این اتحاد باید نمود عملی در سیاست‌گذاری‌ها و گفت‌وگوهای عمومی پیدا کند.

به تعبیر زیبا از مقام معظم رهبری: «هیچ قدرتی در جهان نمی‌تواند ملتی را شکست دهد که متحد و خداخواه باشد». پس اتحاد، نه شعار صرف، بلکه راهبرد حیاتی بقاء و عزت ملی در برهه‌ی حساس کنونی است.

تحلیل اختصاصی