شهید والاترین مکبر آزادگی است. شهید با شهادتینی که بر لبان خود جاری کرد، آزادی را به وطن بخشید. او در سیم خاردار نفس خود گرفتار نشد و توانست از سیم خاردار دشمن عبور کند و به آسمان پر بکشد...

شهید…

چه نام زیبایی!

چقدر آرامش دهنده!

گویی دنیا با این نام نورانی می‌­شود!

شهید والاترین مکبر آزادگی است. شهید با شهادتینی که بر لبان خود جاری کرد، آزادی را به وطن بخشید. او در سیم خاردار نفس خود درگیر نشد و توانست از سیم خاردار دشمن عبور کرده و به آسمان پرواز کند.

شهدا از تبار عاشوراییان و از نسل مالک و عمار هستند. آنها بازار اخلاص را در خاکریزها و سنگرهای جبهه می‌­ساختند؛ زمزمه­‌های توسل و کمیل و ندبه­‌هایشان گوش فلک را کر می­‌کرد و خاری در چشم دشمنان بود. لباس‌­ها و پوتین­‌های خاکی­شان نشان از یک­دلی و یک­رنگی آن­ها بود. قرآن­‌های کوچکی که در جیب پیراهن خود داشتند، آرامش قلبی و پشت و پناهشان بود. چه بسا معجزه­‌هایی که بخاطر وجود همین قرآن پر برکت در جیب رزمندگان اسلام اتفاق افتاد!

امام خمینی(ره) چه خوب می‌­فرمایند: «ما را چه رسد که با این قلم­‌های شکسته و بیان‌­های نارسا در وصف شهیدان، جانبازان، مفقودان و اسرایی که در جهاد فی سبیل‌­الله جان خود را فدا کرده‌­اند یا سلامت خویش را از دست داده‌­اند، مطلبی نوشته و سخنی بگوییم. زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانی است که برای اعلای کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جانبازی کرده‌­اند»

به راستی که همین طور است. تا کنون با خود فکر کرده‌­ایم که چقدر برای معرفی شهدا و رزمندگان به نسل­‌های بعدی­‌مان تلاش کرده‌­ایم؟ چقدر توانسته­‌ایم از این شهدای والا مقام الگو بگیریم؟ چقدر حقی را که بر گردنمان بوده‌­است، ادا کرده‌­ایم؟

” ما عکس شهدا را می‌­بینیم ولی عکس شهدا عمل می­‌کنیم” تأسف؛ تأسف؛ تأسف… .

رسول اکرم(ص) می‌­فرمایند: «هر کدام از شهدای آخرالزمان، برابر ۲۰ شهید جنگ بدر است». پروردگارا! یا رب­‌العالمین! به حق محمد مصطفی(ص) لیاقت شهادت در آخرالزمان را نصیبمان بگردان…. .

شهید مرتضی آوینی بزرگ، با قلم زیبا و معجزه‌انگیز خود در مورد شهدا نوشته ­است: «پندار ما این است که ما مانده­‌ایم و شهدا رفته­‌اند؛ اما واقعیت آن است که زمان ما را با خود برده‌ ­است و شهدا زنده‌­اند»

همچنین شهید محمد عبدی، زندگی بی‌شهادت را ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ دانسته ­است.

سخنان بسیاری در مورد “شهید و شهادت” در وصیت­نامه شهدای عزیزمان می­‌درخشند اما وقت محدود ما گنجایش پرداختن به تمام آنها را ندارد.

شهادت راهی است برای حرکت در مسیر حق و نیل به وعده الهی و بهشت جاویدان که نصیب هر انسانی نمی­‌شود. شهدا برای رسیدن به این وعده حق، از خانه، خانواده و لذت­‌های زودگذر دنیایی دل کنده و چه بسیار زجرهایی که متحمل شدند تا به آرزوی صادق خود رسیدند.

یکی با ضرب گلوله تانک و از دست دادن سر خود همچون اربابمان ابا عبدالله الحسین(ع) به شهادت رسید. دیگری راه حضرت علی اصغر(ع) را در پیش گرفت و با لب تشنه و تیری زیر گلوی خود شهادتین را زمزمه کرد. یکی دیگر همچون حضرت ابوالفضل(ع)، دستان خود را در راه اسلام و انقلاب فدا کرد و شربت گوارای شهادت را نوشید. افرادی نیز با استشمام گازهای شیمیایی، چشم و پوست و جسم خود را از دست دادند و با دل و جان به معشوقه خود رسیدند. دختری می­‌گفت : «پدر من سرفه نمی­‌کند؛ او برای شهادت پرپر می­‌زند».

ما هنوز شهادت بی درد را می‌­طلبیم؛ غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمی­‌دهند. شهدا از گناهان دوری کردند تا شهادت نصیبشان شد. کاش گناهان ما هم مثل شهدا، ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت بود؛ اما امان از گناهان ما خطاکاران… .

خواهر شهیدی در شهر سامان چهارمحال و بختیاری می­‌گفت: «خداحافظی آخر برادرم با خداحافظی‌­های قبلش فرق می­‌کرد. دلمان به آشوب افتاده بود؛ تا اینکه بعد از مدتی خبر شهادت او را برایمان آوردند ولی پیکر او به شهر منتقل نشده بود و ما هم طاقت بی‌تابی­‌های مادر داغدارمان را نداشتیم. بنابراین برادر دیگرم که در جنگ ۸ ساله دفاع مقدس حضور داشته و اکنون جانباز است، برای یافتن پیکر شهیدمان به محل شهادت رفت و چندین روز به دنبال او گشت؛ تا اینکه بالأخره پیکر سرد و بی­روح و زخمی او را یافت و مقدمات برگشت به شهر را فراهم کرد.»

همچنین مادر شهیدی در شهرستان کیار تعریف می­‌کرد: «در زمان جنگ تحمیلی، سه پسرم به جبهه رفته و از ما دور بودند. هر گاه بلندگوی تعبیه شده در وانت بسیج روستا به صدا در می‌­آمد و صدای ” بسم رب­‌الشهدای والصدیقین” به گوش می­‌رسید و می­‌خواست اعلامیه شهادت یکی از رزمندگان را بخواند، من از ترس اینکه نکند یکی از پسرانم شهید شده ­است، از هوش می­‌رفتم». مادر است دیگر…. ؛ هرچند که با اعزام فرزندان دلبند خود به جبهه جنگ موافقت کرده ­بود اما ترس از دست دادن آن­ها در وجودش موج می­‌زد.

سلام بر شهدا…

می­‌گویند سلام کردن مستحب و جواب سلام واجب است. شهدا هم که زنده‌­اند و نزد پروردگار خویش روزی می­‌گیرند؛ پس صدای سلام ما را می‌­شنوند و قطع به یقین پاسخ خواهند داد. پاسخ شهدا به سلام ما بسیار پر برکت است و برایمان دعا می­‌کنند. بیایید همه با هم سلامی بر روان پاک و مطهر شهدا داشته باشیم؛ به امید آن که روز قیامت شفاعتمان کنند و دستمان را بگیرند.

سلام بر شهدا!

سلام بر آن­هایی که قد خمیده کردند و دولا دولا راه رفتند تا ما اکنون قد علم کرده و با آرامش و امنیت در جامعه حضور یابیم.

سلام بر آن­هایی که از نفس افتادند و جان خود را فدای میهن کردند تا ما اکنون از نفس نیفتیم و با خیال آسوده زندگی کنیم.

سلام بر آن­هایی که هر چه داریم، از رشادت­‌ها و جان­فشانی‌­های آن­هاست.

سلام بر تربت پاک شهدایی که خون سرخ خود را فدا کردند تا سر سبزی میهن اسلامی نصیب دشمن نشود.

سلام بر شهادت که بزرگترین نتیجه شهادت است… .

۲۲ اسفندماه روز بزرگداشت شهدا و تجدید میثاق با آرمان­‌های شهیدان است. این روز همزمان با سالروز تأسیس بنیاد شهید در سال ۵۸ به فرمان امام خمینی(ره) به این عنوان نامگذاری شد. این روز بزرگ در کشور ایران و یاد و خاطره شهدای اسلام را گرامی می­‌داریم.