خاطرات زیبای و معنوی شهادت شهید محمد علی پور علی معروف به:(مندلی ) طلا، از زبان استاد آملی…. به گزارش پایگاه خبری شهید یاران، حضرت آیت الله استاد سید علی آملی در باره شهید محمد علی پور علی معروف به ( مندلی ) طلا، اهل روستای گراخک شاندیز گفت: این شهید در سال ۶۵ در […]

خاطرات زیبای و معنوی شهادت شهید محمد علی پور علی معروف به:(مندلی ) طلا، از زبان استاد آملی….

به گزارش پایگاه خبری شهید یاران، حضرت آیت الله استاد سید علی آملی در باره شهید محمد علی پور علی معروف به ( مندلی ) طلا، اهل روستای گراخک شاندیز گفت: این شهید در سال ۶۵ در سن هجده سالگی مشغول تولید و مصرف شراب بود، حتی مصرف شراب اکثر جوانهای شهر را هم او تامین می کرد.

بعد کم کم بزرگان اطراف وفامیل او را پیش قاضی بردند و قاضی هم برایش حکم شلاق صادر کرد، در یک روز جمعه بعد از نماز جماعت، او را در مقابل چشم نمازگزاران و قاضی روی یک چهارپایه خواباندند و او را شلاق زدند سرش را که بلند کرد، پدرش جلو آمد و گفت؛ آبروی من را پیش همه بردی. کاش خدا تو را به من نمی داد.

استاد آملی ادامه داد؛ که در همین هنگام یک امام زاده اونجا بود، ناگهان شهید محمد علی با پشیمانی سرش را بلند کرد و رو به امام زاده گفت؛ آبروی پدرم را برگردان.

وی گفت: تقریبا دو هفته بعد بسیج اعلام کرد که برای جبهه نیرو می خواهند، تلاش کرد برای رفتن به جبهه در بسیج ثبت نام کند اما چون پایگاه بسیج محله او را می شناختند، موافقت نکردند، از طریق یکی از دوستانش به پایگاه محله دیگری معرفی شد، اما متاسفانه آن پایگاه هم با پایگاه محله خودشان در ارتباط بود و آنها هم از ثبت نام کردن او به جبهه امتناع کردند، از باز هم دست بردار نشد، طریق تمان دوستش، به صورت ناشناس در یکی از محله هایی که هیچ کس او را نمی شناخت، برای رفتن به جبهه در بسیج ثبت نام کرد، قبل از رفتن به دوستش گفت تو زحمت کشیدی و من را برای رفتن به جبهه ثبت نام و رهنمایی کردی، بگذار این حرف را بگویم، من تا ۲۷ روز دیگر شهید می شوم، بعد از ۲۰ روز جنازه م را پیدا
می کنند، دقیقا ۴۷ روز دیگر جنازه ام را برمی گردانند، وصیتم این است که جنازه ام را در همان جایی که مرا شلاق زدن بگذارید، ببینید پدرم چی میگوید؟
او راهی جبهه شد و دقیقا بعد از ۴۷ روز جنازه‌اش به زادگاهش وهمان مسیر بازگردانده شد، بوی عطر عجیبی تمام محفل را پر کرده بود تمام مردم از همدیگر می پرسیدند تو عطری زدی؟ بوی عجیبی تمام فضا را پر کرده بود، خیلی جای تعجب بود! همه می گفتند که فلانی شراب خور بود، بوی تعفن میداد، مگر می شود که این بوی عطر مال این جنازه باشد.

آیت الله استاد آملی در پایان گفت: این یکی از معجزات پاک بودن شهدا ی ما بود که جای تعجبش آنجا بود که کدام عقل و علمی می دانست که تا ۲۷ روز دیگر شهید می شود و بعد از ۴۷ روز جنازه اش پیدا نی شود. این است حکمت شهادت و معنویت شهدای و پاک بودن نیت آنها و قوای ادارکی که خداوند به آنها عطا کرده بود.