به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران،در ادامه مقاله ای که روز گذشته در مورد معلولین و مسائل مرتبط با آن مطرح شد امروز نیز به انواع معلولیت و علل آن و شرایط اقتصادی اجتماعی معلولین می پردازیم: علل معلولیت:۱- معلول جسمی وحرکتی : دچارفقدان، فلج ویا ضعف دردستها یا پاها ویا هردو اندامها گردد.۲- […]

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران،در ادامه مقاله ای که روز گذشته در مورد معلولین و مسائل مرتبط با آن مطرح شد امروز نیز به انواع معلولیت و علل آن و شرایط اقتصادی اجتماعی معلولین می پردازیم:

علل معلولیت:
۱- معلول جسمی وحرکتی : دچارفقدان، فلج ویا ضعف دردستها یا پاها ویا هردو اندامها گردد.
۲- معلول عقب مانده ذهنی : نقص مغزی موجب ناتوانی فرد درانجام اموری می گردد که سایرین قادر به انجام آن هستند.
۳- معلول حسی : شامل معلولین نابینا وناشنوا می باشدکه دچار فقدان یا نقص در بینایی ویا شنوایی میباشند وقادر به رفع نیازهای ارتباطی نمی باشند .
۴- بیمار روانی مزمن : درست عمل نکردن مغز موجب اختلال در قوه قضاوت فرد میگردد به نحوی که شخصیت و وضعیت خلقی فرد گاه غیر قابل کنترل میگردد. (معطوفی،۱۳۸۹)

علل معلولیت

سازمان ملل متحد علل معلولیت را به چهار طبقه تقسیم می کند:

• اول عوامل ژنتیکی-وراثتی: می توان به عقب ماندگی های ذهنی که منشا ارثی دارند اشاره کرد.
• دوم عوامل زیستی(بیماری): شامل بیماری های عفونی –انگلی، بیماری هایی نظیر فلج اطفال، جذام، سل و عفونت های گوش و چشم می شود. آن دسته از کشورهای در حال توسعه که برنامه های پیشگیرانه پزشکی محدودی دارند ،بیماری هایی از قبیل سرخک، سرخچه، کزاز، ورم مغزی، آبله، مالاریا را به عنوان علت نسبتاً قابل توجهی از ناتوانی ها گزارش کرده اند.

 در کشورهای صنعتی بیماری هایی ازقبیل دیابت، سرطان، بیماری های سیستم عصبی واندام های حسی، بیماری های دستگاه گوارشی و سیستم ادراری، بیماری های قلبی-عروقی وتنفسی را به عنوان علل ناتوانی ذکر کرده اند.

• سوم سوانح: سوانح رانندگی یکی از مهم ترین علل ناتوانی هستند؛کشورهای صنعتی ممکن است با برداشتن گام های پیشگیرانه تعداد قربانیان سوانح رانندگی را در سطح ثابتی نگاه دارند.

لیکن تعداد این قربانیان در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش می باشد. همچنین سوانح مربوط به محل کار؛ در کشورهای در حال توسعه به دلیل افزایش مکانیزه و ماشینی شدن کارها و آموزش ضعیف نیروی کار در استفاده از ماشین های جدید ،تعداد این قربانیان به سرعت در حال ازدیاد است.

 از سایر سوانح و حوادث می توان به جنگ ها وآشوب های داخلی اشاره کرد .در ژاپن حدود ۵% از ناتوانی در افراد بالای ۱۸ سال ناشی از جنگ است. در کشور ما نیز بروز جنگ تحمیلی سبب شد که در مدت ۸ سال حدود ۳۰۰ هزار نفر جانباز به جمعیت معلول افزوده شود واز آنجا که توجه جامعه بیشتر از معلولین عادی به معلولین جنگی معطوف بود خدمات آسیب دیدگان ومعلولین بیشتر به این سو متمرکز گردید.

• چهارم شرایط اجتماعی،فرهنگی و محیطی: این دسته عوامل فقط بر اساس ارتباطشان با فقر در کشورهای در حال توسعه مورد بحث قرار می گیرند؛ در این زمینه ازعواملی همچون فقر و تنگدستی، جهالت، خرافه پرستی،شهرنشینی وسوءاستفاده از مواد مخدر والکل نام برده می شود. (معطوفی،۱۳۸۹)

معلولیت وسن

۱-کودکان معلول: مطالعات انجام گرفته نشان می دهد در جایی که خدمات پیشگیرانه مناسب و مراقبت های بهداشتی کافی وجود ندارد، ناتوانی در میان کودکان رواج می یابد .همچنین بین ناتوانی کودکان و تنگدستی بویژه در مناطق روستایی و محله های پست شهری کشورهای در حال توسعه ،همبستگی مشاهده شده است.

 علل اصلی ناتوانی که تغذیه ناکافی، بیماری ها وعفونت ها وسوانح می باشد؛ ناشی از فقر ،جهالت وخدمات اجتماعی نا کافی است. بنابراین خطر بروز اختلال در کودکان خانواده های تنگدست بیشتر است.

یونیسف علل ناتوانی در کودکان سراسر جهان را تعیین نموده است. بیماری های غیر مسری و بیماری های مادرزادی وسوءتغذیه که هر کدام به عنوان علت ۲۰% از ناتوانیهای کودکان ذکر کرده است. مشخص نیست که چرا یونیسف به بیماری های مسری اشاره نکرده است در حالی که می دانیم این بیماری ها درصد قابل توجهی از ناتوانی در میان کودکان را به خود اختصاص می دهند. (بابازاده،۱۳۸۱)

۲-بزرگسالان ناتوان: برای روشن کردن وضعیت ناتوانی در میان بزرگسالان بهتر است که آنها را به دو گروه تقسیم کنیم :

۲-۱- بزرگسال واقع در سنین کاری: در این گروه این سوال مطرح است که چگونه می توان آنها را تبدیل به نیروی کارکرد و از چه راهی می توان نیروی کار آنها را از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمود .

باید گفت برای هر چه بیشتر از نیروی کار این گروه به متناسب سازی شغل توجه کرد که در آن شغلی متناسب با توانایی کاری افراد به آنها داده می شود یا اینکه در خود شغل تغییراتی را ایجاد می کنند که این گروه توان انجام آن را داشته باشند.

۲-۲- بزرگسال بالاتر از سن باز نشستگی : در کشورهای صنعتی ،افراد سالخورده پر تعداد ترین گروه جمعیتی افراد ناتوان هستند و در کشورهای در حال توسعه این نکته حائز اهمیت است که نسبت جمعیت بالای ۶۵ سال سریعاًدر حال ازدیاد است.

البته به نظر می رسد در مورد ناتوان سالخورده ارائه شغل یا خود کفایی اقتصادی هدف معقولی نباشد و با توجه به اینکه این گروه از سالمندان بیش از پیش به حمایت جامعه نیاز دارند. به نظر می رسد جامعه باید با ارائه خدمات پشتیبانی و مراقبت از آنها در زمینه هایی نظیر درمان، مسکن، بیمه وسایر موارد، به منظور ایجاد یک زندگی تا حد ممکن مستقل برای آنها تلاش وکوشش نماید. (معطوفی، ۱۳۸۹)

معلولیت و شرایط اقتصادی –اجتماعی

اثرات شرایط اقتصادی-اجتماعی بر ناتوانی در برخی از کشورهای در حال توسعه : افراد معلول به مجموعه ای از امکانات (نظیر خدمات بهداشتی،درمانی،آموزشی،بهره مندی از برنامه های مهارت یابی وحرفه آموزی وخدمات کار یابی)که به طور معلول در اختیار شهروندان عادی قرار می گیرد، دسترسی ندارند.

طرد شدن این افراد از جامعه در کشورهای مورد بحث نیز ابعاد گسترده ای دارد؛ در برخی از این جوامع طردشدن افراد معلول ریشه در آیین و اعتقادات دینی و فرهنگی مردم دارد بعلاوه برخوردهای منفی وخرافه پرستی ،ضدارزش هایی هستندکه بر زندگی افراد معلول سایه می اندازد.

بیکاری نیز به عنوان یک معضل اقتصادی قابل بررسی است. طبق آمارهای موجود، در کشور ما میزان بیکاری افراد معلول تقریباً بیشتر از میزان بیکاری در میان افراد سالم است. به بیان دیگر، بی سوادی ،بیکاری، فقر غذایی و سوء تغذیه، نازل بودن سطح آموزش و تعلیم وتربیت و بهداشت و درمان ، عدم امکان برخورداری از سر پناه مناسب که ناشی از فقر و اوضاع اقتصادی-اجتماعی هستند به میزان وسیعی در بروز ناتوانی موثرند. بدیهی است با اصلاح ساختار اجتماعی –اقتصادی، از بین بردن فقر و محرومیت و بیکاری، ارائه ی خدمات روز افزون بهداشتی و پزشکی و سایر اقدامات لازم می توان ناتوانی را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داد. (محمدی، ۱۳۸۵)

این مقاله ادامه دارد…….