مراسم تشییع پیکرهای عالم ربانی آیت الله شیخ یدالله رحیمیان و سردار شهید غلامرضا خطابخش فردا جمعه ۶ مرداد‌ماه همزمان با عاشورای حسینی ساعت ۸:۳۰ صبح از محل مسجد رکن‌الملک به سمت گلستان شهدای اصفهان برگزار خواهد شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران، مراسم تشییع پیکرهای عالم ربانی آیت الله رحیمیان و سردار شهید غلامرضا خطابخش همزمان در اصفهان برگزار می‌شود.

مراسم تشییع پیکرهای عالم ربانی آیت الله شیخ یدالله رحیمیان و سردار شهید غلامرضا خطابخش فردا جمعه ۶ مرداد‌ماه همزمان با عاشورای حسینی ساعت ۸:۳۰ صبح از محل مسجد رکن‌الملک به سمت گلستان شهدای اصفهان برگزار خواهد شد.

آیت‌الله شیخ یدالله رحیمیان

آیت‌الله حاج شیخ یدالله رحیمیان از علمای اصفهان در شب تاسوعای حسینی به ملکوت اعلی پیوست. آن عالم ربانى عمر بابرکت خود را در راه انقلاب، مکتب فقهى، اخلاقى و معنوى صرف کرد.

آیت الله رحیمیان که در سال ۱۳۰۰ در محله دستگیرد اصفهان به دنیا آمده، در دوران مبارزات و نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره)، از اولین روحانیونی بود که از سال ۱۳۴۰ مردم را به تقلید ازحضرت امام (ره) فرا خواند.
هفتاد سال وعظ و خطابه در عرصه منبر، برنامه بسیار موفق و پر استقبال بیان احکام در رادیوی اصفهان به مدت ۲۵ سال، تاسیس و ساخت چند مسجد، تاسیس و مدیریت موفق مدرسه علمیه خواهران در اصفهان به نام «مدرسه الریحانه» از جمله کارکردها و خدمات اجتماعی این مبلغ و استاد حوزه علمیه اصفهان است.

یاد و خاطره ای از جانباز شهید حاج غلامرضا خطابخش

زمانی که دستور صادر شد که تیپ ۲۸ صفر تشکیل شود ،تعدادی از نیروهای رسمی سپاه دوم سید الشهداء ماموریت داده شد تا این تیپ را تشکیل دهند.

از این تعداد نیروی اعزامی که از تخصص‌های متفاوت و زبده تعیین شده بود، از خدمات و تأسیسات سپاه دوم شهید خطابخش بود که به این تیپ مأمور شد.

او نیرویی جوان، قدبلند، پرتوان جسور و در کارهای خدماتی و تأسیساتی تجربه‌های زیادی داشت. با توجه به اینکه مقرر شد تیپ زرهی ۲۸صفر در اندیمشک مستقر گردد، ما از نظر امکانات آب، برق و غیره مشکلات زیادی داشتیم ولی محل مورد نظر جای مناسبی برای ساخت و ساز بود. زیرا منطقه در نظر گرفته شده از نظر جغرافیایی و نظامی هم پوشش گیاهی خوبی داشت و هم با داشتن شیارها و دره‌ها جای بسیار مناسبی بود.

این خصوصیات زمین باعث می‌شد تا ادوات و تجهیزات زرهی ما از دید هواپیماهای دشمن در امان باشد. حالا ببینید، این نیرو‌ها باید در این جا کلیه امکانات رفاهی، تعمیرگاهی، ستادی و غیره تیپ را در اسرع وقت بسازند و در آن مستقر شوند.

در آن زمان بیشترین فشارهای کاری روی نیروهای خدمات بود و او با مسؤلیتی که داشت وظیفه سنگینی را به دوش می‌کشید. یکی از این روزها که تازه از اهواز به مقر آمده بود ساعت ۴ بعد از ظهر داشت وضو می‌گرفت. او دائم الوضو بود. به نیروهای سربازی که در اختیار داشت گفته بود: بروید یک کپسول هوا(اکسیژن) بیاورید. آنها آمدند و گفتند: ماشین نبود که کپسول بیاوریم. در حالی که داشت مسح سرش را می کشید، گفت: بروید ودوتایی کپسول را بیاورید. گفتند: این همه راه را، به راستی آوردن کپسول در آن هوا و مسافت واقعا کار دشواری بود.

او نگاهی به آنها کرد و گفت: برادر قوامی ببین ما با کیا آمده ایم پیک نیک. او بدون اینکه حرفی به آنها بزند دمپایی‌هایش را از پا درآورد و دوید.

من گفتم: بچه‌ها کجا می‌رود ؟ گفتند: نمی‌دانیم. بعداز چند دقیقه دیدیم کپسول هوا را روی دوش خود گذاشته و به صورت دویدن کپسول هوا را آورد. درحالی که بلوز خود را چند لایه کرده بود و روی شانه زیر کپسول گذاشته بود ،زیرپیراهن رکابی که برتن داشت هیکل ورزشکاری او را نمایان کرده بود، کپسول را زمین گذاشت، و به نیروهایش گفت: شما آوردن یک کپسول برایتان سخت است. در صورتی که برادران شما درخط( میدان نبرد) گلوله توپخانه ها را به این صورت جا به جا می کنند.