«کاپیتان»، «یک تکه ابر»، «در آغوش درخت» و «سیارک» روی میز نقد جلسات نقد و بررسی فیلم های «کاپیتان»، «یک تکه ابر»، «در آغوش درخت» و «سیارک» از آثار اکران شده در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان با حضور فیلمسازان و علاقمندان به حوزه سینمای کودک برگزار شد. به گزارش […]

«کاپیتان»، «یک تکه ابر»، «در آغوش درخت» و «سیارک» روی میز نقد

جلسات نقد و بررسی فیلم های «کاپیتان»، «یک تکه ابر»، «در آغوش درخت» و «سیارک» از آثار اکران شده در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان با حضور فیلمسازان و علاقمندان به حوزه سینمای کودک برگزار شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری شهید یاران به نقل از اداره ارتباطات رسانه ای شهرداری اصفهان، همزمان با برگزاری سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان مجموعه نشست های نقد و بررسی آثار جشنواره با حضور هنرمندان و علاقمندان به حوزه سینما در حال برگزاری است.

«امید» عنصر ویژه فیلم سینمایی «کاپیتان»

سعید اسلام زاده روز پانزدهم مهرماه در نشست نقد فیلم سینمایی کاپیتان اظهار کرد: این فیلم سه شخصیت اصلی دارد که هر کدام بخشی از زندگی خود را از دست داده‌اند، همچنین پدر و مادر در این فیلم  هر کدام ناگفته‌هایی برای فرزندان خود دارند.

وی افزود: همین موضوع سبب می‌شود تا عیسی و پروانه به عنوان دو شخصیت اصلی حس خوبی به هم پیدا کنند. اینجاست که شخصیت سوم وارد داستان می‌شود. شخصیتی که ممکن است حسادت از ویژگی‌های او باشد و این نشان می‌دهد که دنیای بچه‌ها چقدر خاص است.

این منتقد سینما گفت: خلق فانتزی برای بچه‌ها در این فیلم ناشی از تفاوت ذهنیت کودک و بزرگسال است، در سینما، نمونه‌هایی از چنین موضوعی را در ایران و جهان دیده‌ایم، موضوعی که در سینمای کودک اهمیت زیادی دارد.

وی با بیان اینکه در چنین داستان‌هایی می‌شود به راحتی اشک مخاطب را درآورد، ادامه داد: این فیلم اما این کار را نکرده و سعی داشته خیلی وارد بحث احساسات نشود و مخاطب را فقط به سمت درد و بیماری نبرد، برای این فیلم جنبه امید اهمیت ویژه‌ای داشت یعنی در دل ماجرای سخت می‌شود امید را هم دید.

اسلام زاده با اشاره به تمرکز کارگردان بر استفاده از بازیگران کودک اظهار کرد: ایده این ماجرا شاید از آرزوی بازیگر کودکی آمده بود که در جشنواره فیلم فجر گفت که دوست دارم واقعا دریا را ببینم.

او افزود: در این فیلم بازی بچه‌ها بهتر از بزرگسالان بود. اگر کارگردان قرار بود تمرکز خود را روی بیماری بگذارد کودکان نمی‌توانستند به این خوبی نقش خود را ایفا کنند، در حالی که تمرکز بر موضوع امید به کارگردان کمک کرد تا بهترین بازی را از بچه‌ها بگیرد.

او با بیان اینکه کاپیتان فیلمی واقع‌گرا نبود، البته خیلی هم نمی‌توان آن را غیرواقعی دانست، گفت: سال‌هاست ماجرای دُرناهای سفید برای بچه‌های سرطانی مطرح است. پس فیلم برشی از ذهن یک کارگردان به یک واقعیت تلخ، یعنی بیماری است، اما بچه‌ها در کنار بیماری به دنبال رسیدن به آرزوهای خود هستند.

«یک تکه ابر»؛ کلاس درسی برای تمامی کودکان ونوجوانان

علی قوی‌تن کارگردان فیلم یک تکه ابر نیز در نشست نقد و بررسی این فیلم اظهار کرد: من به علت اینکه بیشتر در روستاها موضوع فیلم‌های خود را پیدا می‌کنم، سفرهای زیادی به روستا دارم و ایده این فیلم هم از روستاها و سختی فعالیت یک خانم در زنبورداری سررشته گرفت. 

وی ادامه داد: ساخت فیلم یک تکه ابر از اسفند سال گذشته آغاز شده و تا یک ماه پیش هم ادامه داشت. ممکن است صحنه‌های آرام این فیلم در ذهن بعضی این تفکر را ایجاد کند که سختی ندارد اما وقتی به تصویر کشیدن مسائل واقعی در فیلم مطرح باشد، کار خیلی سخت‌تر از فیلم‌های تجاری خواهد بود. بازیگر نقش کودک هم هفت‌ماه سختی‌های زیادی را تحمل کرد تا بتواند نقش را ایفا کند. 

کارگردان فیلم یک تکه ابر با اشاره به الهام گرفتن از فیلم‌های مرحوم کیارستمی در ساخته‌های خود گفت: کیارستمی یک فیلمساز خیلی خوب و صادق در کشور ما بود و فیلم‌های دلنشین و زیبایی داشت. من در زمان فیلم‌های مرحوم کیارستمی نوجوان بودم و کارهای جدی انجام نداده بودم و فیلم‌های او را دوست داشتم به همین دلیل به طور قطع فضای حاکم بر فیلم‌های کیارستمی در آثار من هم انعکاس یافته است. 

وی اضافه کرد: همه افراد وقتی در هر جایگاه در بزرگسالی خود، از فضا و تفکرات کودکی خود الهام می‌گیرند. من ساخت فیلم در سینمای حرفه‌ای را از سال ۷۰ شروع کردم و تا سال ۸۵ با سوپراستارها فیلم‌های تجاری می‌ساختم و از سال ۸۵ به بعد به فضای دلخواه خودم یعنی این نوع سینما آمدم. همه فیلم‌های من گرایشی از کودکی‌ام بوده است زیرا در کودکی باتوجه به دور بودن مدرسه از خانه، دوست داشتم راه‌های زیادی را طی کنم و این در فضای آثارم نیز مشهود است. 

قوی‌تن با اشاره به اینکه فیلم یک تکه ابر برای سلایق خاص ساخته شده است، تاکید کرد: برخی فیلم‌ها تنها سرگرم کننده هستند اما فیلم‌ یک تکه ابر، سرگرم کننده نیست بلکه فیلمی با ریتم کند، دارای فضایی آرام و خاص بوده و مخاطب در این فیلم باید چیزهایی را ببیند که در فیلم‌های دیگر نمی‌بیند. این فیلم در دسته هنر و تجربه قرار می‌گیرد. به طور معمول، فیلم‌ها پس از جشنواره کمی تغییر کرده و ممکن است این فیلم هم دارای ریتم تند شود. 

وی در ادامه گفت: فیلم‌های من تنها کلاس آموزش نیست بلکه ماجرای واقعی و موضوعات اجتماعی که در دل انسان‌ها پیدا می‌کنم را به تصویر می‌کشم و در لایه‌های پنهان این اثر، مسائل آموزشی و اخلاقی بصورت ظریف دیده شده و در روح و روان بچه‌ها قرار می‌گیرد. 

کارگردان فیلم یک تکه ابر در ارتباط با مخاطبان این فیلم تصریح کرد: مخاطب فیلم یک تکه ابر، خانواده بوده و این فیلم فقط برای کودکان ساخته نشده و گستره موضوع آن محدود به کودک نیست بلکه مادر، پدر، برادر و همه اعضای خانواده می‌توانند برای رفتار درست با کودک، از فیلم تاثیری بپذیرند. 

وی افزود: موسیقی فیلم به جشنواره نرسید و هنوز درحال آماده‌سازی است. یک موسیقی سنتی که مربوط به عزاداری‌ها است استفاده شده و موسیقی اصلی درکنار این موسیقی به فیلم اضافه می‌شود.

قوی‌تن با اشاره به هدف ساخت فیلم یک تکه ابر تصریح کرد: هدف از ساختن این فیلم، گنجاندن موضوعی خاص در ذهن بچه‌ها نبوده بلکه یک زندگی عادی و اتفاقاتی که در زندگی همه رخ می‌دهد به تصویر کشیده شده است. بچه‌ها و سایر مخاطبان به فراخور دانش خود می‌توانند برداشتی از فیلم داشته باشند.

وی ادامه داد: در طراحی لباس به ویژه نقش اصلی زن در فیلم، بازیگر این شخصیت یعنی خانم مقدم نقش زیادی داشت. در طراحی صحنه و لباس، سعی شده این طراحی متناسب با موضوع و محیط فیلم انجام شده و واقع‌گرایی و سینمای حقیقت‌جو را به تصویر بکشد.

کارگردان فیلم یک‌ تکه ابر با بیان اینکه در صحنه ابتدایی فیلم تلاش شده تفاوت فرهنگ کودکان این دوره و دوره‌های گذشته روستاها به تصویر کشیده شود، گفت: برای ثبت صحنه‌های فیلم، به دنبال بچه‌هایی بودیم که چهره آفتاب‌سوخته و روستایی یا بازی‌های کودکانه در کوچه‌ها بودیم اما واقعیت این بود که زمانه عوض شده و بچه‌ها اکنون مرتب هستند و در خانه باغ زندگی می‌کنند.

نشانه‌شناسی باید وارد آثار سینمایی حوزه کودک و نوجوان شود

بابک خواجه پاشا کارگردان فیلم سینمایی در آغوش درخت نیز در نشست نقد فیلم سینمایی در آغوش درخت اظهار کرد: هدف ما این است که شرایط را برای تماشای ژانرهای مختلف از سوی کودکان و نوجوانان فراهم کنیم. همراهی تلخی‌ها و شیرینی‌ها در فیلم‌ها کمک می‌کند تا بچه زیست را یاد بگیرند. قرار نیست همه فیلم‌ها فکاهی باشند و باید همه ژانرها را تماشا کنند.

وی در پاسخ به پرسشی در خصوص استفاده از الفاظ نامناسب در فیلم خاطرنشان کرد: دقت ما بر این بوده که حرف نامناسبی در فیلم‌ها استفاده نشود. من معتقد به اخلاق هستم. نه تنها در ژانر کودک بلکه در همه ژانرهای دیگر اجازه نمی‌دهم به اخلاق و جایگاه خانواده توهین صورت گیرد.

کارگردان فیلم سینمایی در آغوش درخت افزود: اکثر آثار سینمایی حوزه کودک و نوجوان خطی و قصه‌گو هستند در حالی که لازم است نشانه شناسی و ژانرشناسی هم وارد این سینما بشود. رودخانه در این فیلم نشانه زندگی است. این نشانه‌ها هر کدام جایگاه ارزشمندی دارند و فیلم می‌خواهد به خانواده اعلام کند که با این ارزش‌ها روبرو هستیم.

خواجه پاشا اظهار کرد: در چرخه‌های زمانی، اتفاقاتی افتاده و سینما شرایط متفاوتی را تجربه کرده است، در دهه ۹۰، سینمای ما وارد چرخه انتقادی، اجتماعی شد که بیشتر بر روی دردهای اجتماعی کار می‌کرد و درد را در مرحله درد رها می‌کرد. احساس می‌کنم در کشور ما به دلیل فرهنگی که داریم باید نقد را به شکل دیگری مورد توجه قرار داد.

وی افزود: در سینمای ایران که بعد از دهه ۶۰ رشد خوبی داشته هم‌زمان با درد، صداقت و درستی نیز وجود دارد که به انسان سازی کمک می‌کند. وظیفه ماست که در فیلم‌های خود امید را قرار دهیم و من در این فیلم امید را با پیدا شدن بچه‌ها نمایش دادم. زیرا کودکان و فرزندان برای من در لایه‌های درونی قلبم قرار دارند.

بازیگری برای من یک نعمت است

روح الله زمانی بازیگر فیلم با بیان اینکه تماشای فیلم کنار بچه‌ها تجربه خوبی بود، اظهار کرد: نقش من در فیلم در آغوش درخت متفاوت بود. در بازی چالش‌های مختلفی داشتم و همه چیز آن با دو نقش قبلی‌ام فرق داشت.

وی ادامه داد: بازیگری یک نعمت و شانس بزرگ در زندگی من است و می‌خواهم آن را ادامه دهم. البته در کنار آن به دنبال کسب تحصیل در این عرصه هستم.

«سیارک»، تعاملی با کودکان روستایی

مهدی حسینی‌وند کارگردان فیلم سیارک نیز در نشست نقد و بررسی این فیلم اظهار کرد: پیش از ساخت فیلم، سفری با برخی از مستندسازان به کرمان داشتم و در آن‌جا با کودکی به نام ابراهیم آشنا شدم که به همراه خانواده خود در بوم‌گردی کار می‌کرد. نگاه این کودک در حدی من را درگیر کرد که نوشتن قصه را آغاز کرده و با همکاری سایر عوامل فیلم، سیارک را ساختیم.

وی افزود: بخش‌هایی از قصه تخیلی بوده اما جغرافیای فیلم و افرادی که در آن حضور دارند، اهالی همان روستا هستند و حتی بازیگران تئاتر بومی نیستند.

کارگردان فیلم سیارک با اشاره به فعالیت با افراد غیر بازیگر در این فیلم گفت: کار کردن با این افراد خیلی سخت اما جذاب و یک تجربه جدید بود. وقتی با عوامل فیلم به کرمان رفتیم، به جای سکونت در هتل، یک ماه درکنار ابراهیم و خانواده و سایر اهالی در بوم‌گردی زندگی کردیم.

وی ادامه داد: در مدتی که در بوم‌گردی ساکن بودیم، اهالی آن‌جا و خانواده‌ها در حدی به ما نزدیک شدند و احساس صمیمیت داشتند که مثل یک خانواده بودیم.

حسینی وند تصریح کرد: تنها مشکلی که وجود داشت، این بود که ابراهیم در ابتدا برای حضور روبه‌روی دوربین و بیان برخی جملات مشکل داشت به همین علت، بیشتر سکانس‌های او اکت بودند. ابراهیم پیش از آغاز فیلم‌برداری در کلاس‌های رزمی شرکت کرد تا در افزایش اعتماد به نفس او نقش داشته باشد.

او درخصوص ارتباط داستان این فیلم با داستان شازده کوچولو تاکید کرد: قصه فیلم و منطقه‌ای که در آن‌جا فیلمبرداری شده است، من را به یاد داستان شازده کوچولو انداخت با این تفاوت که در آن داستان، شازده کوچولو به سیاره ما آمده بود اما در داستان ما، مثل این است که اگزوپری به سیاره شازده کوچولو آمده است. این ارجاع خیلی برای من قابل قبول بود و برای افرادی که متوجه آن بشوند، خیلی جذاب است.

کارگردان فیلم سیارک با اشاره به علت نام‌گذاری این فیلم گفت: علت نام‌گذاری این فیلم، شباهت آن به داستان شازده کوچولو بود و با توجه به حضور کودکان در صحنه‌های فیلم، احساس کردم سیارک نام مناسبی برای آن باشد.

او با اشاره به چالش‌های موجود در ساخت فیلم حوزه کودک و نوجوان اظهار کرد: علی‌رغم اینکه بچه‌ها به حضور روبه‌روی دوربین و دیده شدن علاقه‌مند هستند، در ساعات طولانی فیلم‌یرداری خسته می‌شوند. در فیلم سیارک هم با توجه به اینکه برخی برداشت‌ها زیاد بوده و میزانسن اهمیت داشت، این چالش برای شخصیت ابراهیم وجود داشت و بازیگر کودک در برخی موقعیت‌ها بی‌تجربه بوده و حاضر نیست برخی کارها را انجام دهد.

حسینی‌وند تصریح کرد: برخلاف سختی‌های فیلم‌برداری، کار کردن با کودکان آن منطقه خیلی خوب بود زیرا در شهر، بچه‌ها از برقراری ارتباط با غریبه‌ها منع می‌شوند و این منطقی است اما آن‌ها چنین محدودیت‌هایی نداشتند و خیلی راحت ارتباط برقرار می‌کردند و خیلی خونگرم و صمیمی بودند.

وی با اشاره به اینکه بچه‌های روستا با وجود فقط و امکانات کم، روحیه خیلی خوبی داشتند، اضافه کرد: در سفر به این روستا، فقر و کمبود امکانات را به طور کامل مشاهده کردیم اما مردم و بچه‌های این منطقه خیلی شاد زندگی می‌کنند و با هم ارتباط خوبی دارند. در ساخت فیلم و نمایش صحنه‌های روستا، تلاش کردیم به هیچ عنوان قضاوت و ترحم دیده نشود بلکه دوست داشتم زاویه دید بسیار زیبای این بچه‌ها و نبود زشتی در زندگی آن‌ها به خوبی دیده شود.

کارگردان فیلم سیارک در ارتباط با تاثیر نکات مثبت زندگی بچه‌ها بر روی کودکان و نوجوانان شهرنشین گفت: هدف من این نبود که بچه‌ها چنین چیزی برداشت کنند و بیشتر براساس علاقه‌مندی به محیط روستا و زندگی آن‌ها فیلم را ساخته‌ام. اما این امکان وجود دارد که بچه‌ها و خانواده‌ها پیام انسانی شبک زندگی آن‌ها را دریافت کنند.

وی افزود: فیلم سیارک با شرایط محدود و با همراهی و همدلی برخی عوامل ازجمله صداگذار و آهنگساز تهیه شد و برداشت این عوامل پس از دیدن فیلم، حضور کامل و تجربه زندگی بچه‌ها و خانواده آن‌ها بود که به طور قطع این اثر روی بچه‌ها هم اتفاق می‌افتد.